دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
بررسی روند تغییرات سطح آب تالاب یعقوبآباد با استفاده از تصاویر چندزمانه
321
329
FA
میثم
مافی
کارشناس ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، ادارۀ کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان قزوین
mafi.meisam@gmail.com
زهرا
عزیزی
0000000185727134
استادیار گروه سنجش از دور و GIS، دانشکدۀ منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
zsazizi@yahoo.com
پرستو
کریمی
0000-0002-6685-5146
کارشناس ارشد سنجش از دور و GIS
parastoo.karimi@srbiau.ac.ir
پیام
عالمی صف اول
0000-0003-4843-0782
کارشناس ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور
alemi.payam@gmail.com
10.22059/ije.2021.311887.1397
تالابها از مهمترین اکوسیستمهای زمین هستند که به دلیل گستردگی فعالیتهایی که در این پهنههای آبی از جنبههای گوناگون رخ میدهد، همواره مورد توجه انواع گونههای زیستی و انسان بودهاند. طی دهههای اخیر با رشد و توسعۀ فناوری و افزایش جمعیت، فشارهای اکولوژیکی زیادی به تالابها وارد شده است. از اینرو، پایش تغییرات تالابها اهمیت زیادی دارد. فن سنجش از دور و استفاده از تصاویر ماهوارهای با توجه به ماهیت وجودی آنها، امکان تهیۀ نقشههایی با دقت قابل قبول طی زمانهای تکراری از یک منطقه را فراهم میآورد و از اینرو، ابزاری کارآمد برای دستیابی به دادههای ارزشمند از زمین است. تالاب یعقوبآباد در مجموعۀ تالابهای اللهآباد قزوین واقع شده است. در مطالعۀ حاضر برای بررسی روند تغییرات سطح آب این تالاب، از پردازش رقومی تصاویر ماهوارهای استفاده شد. بنابراین، به این منظور تصاویر سنجندۀ ETM+ و OLI مربوط به سالهای 2000 و 2017 از پایگاه USGS اخذ شده و با روش طبقهبندی تصویر (ML) پردازش شد. دقت پردازش تصاویر هر دو دوره بر مبنای ضریب کاپا بیش از 70 درصد بود. نتایج مقایسۀ حدود پیکرۀ آبی تالاب در دو دوره، نشاندهندۀ افزایش درخور توجه سطح آب در فصل سرد در تالاب است که ارتباط معنادار با میزان بارش باران در منطقه دارد. با توجه به عدم برداشت اطلاعات زمینی مربوط به وضعیت تالاب در دورۀ اول مطالعه به صورت میدانی، روش بهکارگرفتهشده در تحقیق حاضر توانست پایش تغییرات تالاب را با دقت نسبتاً مناسبی نشان دهد.
تالاب اللهآباد,تالاب یعقوبآباد,تصاویر چندزمانه,طبقهبندی نظارتشده
https://ije.ut.ac.ir/article_80166.html
https://ije.ut.ac.ir/article_80166_e8b37bbbe5de8a44cd3a3532f88d0a88.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
پهنه بندی سیلاب در نواحی شهری با استفاده از مدل هیدرولوژیکی و اطلاعات میدانی (مطالعۀ موردی: سیل بردسیر، استان کرمان)
331
344
FA
رضا
حسن زاده
https://orcid.org/0000-0002-4567-4450
استادیار گروه اکولوژی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران
hassanzadeh22@yahoo.com
مهدی
هنرمند
دانشیار گروه اکولوژی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران
mehonarmand167@yahoo.com
مهدیه
حسینجانی زاده
0000-0001-9182-3990
استادیار گروه اکولوژی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران
mh.hosseinjani@gmail.com
صدیقه
محمدی
0000-0001-8059-4029
استادیار گروه اکولوژی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران
mohamadisedigeh@gmail.com
10.22059/ije.2021.314075.1423
در تحقیق حاضر نقش مدلهای هیدرولوژیکی در GIS و اطلاعات میدانی به عنوان اطلاعات مردمی در پهنهبندی سیلاب و آبگرفتگی ناشی از وقوع سیل در شهر بردسیر، در استان کرمان، بررسی شده است. بهمنظور انجام تحقیق پیش رو، اطلاعات لازم شامل اطلاعات مکانی، توپوگرافی، هیدرولوژی و کاربری اراضی و همچنین، اطلاعات میدانی از طریق پرسشنامه و مصاحبۀ رودررو با مردم ساکن در منطقۀ مطالعاتی گردآوری شد. سپس، نقشۀ محدودۀ آبگرفتگی در شهر با استفاده از مدل HEC-RAS و اطلاعات میدانی تهیه شد که بهترتیب مساحت 13/1 و 25/2 کیلومترمربع آبگرفتگی مناطقی از شهر بردسیر را نشان میدهند. مقایسۀ نقشۀ محدودۀ آبگرفتگی تولیدشده توسط مدل و اطلاعات میدانی با اطلاعات واقعی، بهترتیب صحت کلی 16/59 درصد و 07/80 درصد است که صحت بیشتر اطلاعات میدانی در تعیین محدودۀ آبگرفتگی در منطقۀ مطالعاتی را نشان میدهد. اما با ترکیب خروجی مدل با اطلاعات میدانی، صحت نقشۀ ترکیبی در مقایسه با دادههای واقعی به 27/80 درصد افزایش یافت که این مطلب نشاندهندۀ تأثیر اطلاعات میدانی در مدیریت خطر سیل است و اگر محققان هیدرولوژی اطلاعات میدانی وقوع سیلابهای گذشته در محدودۀ مطالعاتی را گردآوری کرده و آنها را در طراحی مقاطع عرضی و محدودۀ پهنۀ آبگیر رودخانه استفاده کنند، بیشک نتایج حاصل از مدلهای هیدرولوژیکی واقعیتر و کاربردیتر خواهند بود. بنابراین، نتایج این تحقیق نشاندهندۀ اهمیت کاربرد اطلاعات میدانی در ترکیب با مدلهای هیدرولوژیکی بهمنظور کمک به برنامهریزان مدیریت شهری و مدیریت سیل در مناطق تحت تأثیر است.
آبگرفتگی,اطلاعات میدانی,بردسیر,سیل,کرمان,HEC-RAS
https://ije.ut.ac.ir/article_80453.html
https://ije.ut.ac.ir/article_80453_5f104eec63108db47375a1f8f8e0440d.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
تأمین حقابۀ زیستمحیطی تالاب گاوخونی با بهبود مدیریت تقاضای آب کشاورزی
345
355
FA
راضیه
حداد
دانش آموختۀ کارشناسی ارشد مهندسی منابع آب، گروه مهندسی آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
razieh.haddad@ut.ac.ir
محمد ابراهیم
بنی حبیب
0000-0003-4249-8305
استاد گروه آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
banihabib@ut.ac.ir
سید مهدی
هاشمی شاهدانی
0000-0001-9962-1437
دانشیار گروه آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
mehdi.hashemy@ut.ac.ir
سامان
جوادی پیر بازاری
0000-0003-1008-0254
دانشیار گروه آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
javadis@ut.ac.ir
سجاد
نجفی مرغلمکی
دانش آموختۀ کارشناسی ارشد مهندسی منابع آب، گروه مهندسی آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
sajad.najafi71@gmail.com
10.22059/ije.2021.316459.1446
تالابها به عنوان یک اکوسیستم، کارکردی حیاتی در سیستم اجتماعی- زیستمحیطی دارند. محدودیت آب مهمترین عامل خشک شدن تالابها در مناطق خشک است. با توجه به اتلاف زیاد آب در کشاورزی، بهبود مدیریت مصرف در این بخش و تخصیص آب ذخیرهشده از این راه میتواند به احیای حقابۀ زیستمحیطی تالابها کمک شایانی کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان پایداری سناریوهای مختلف بهبود مدیریت مصرف آب کشاورزی شامل سناریوهای «مدرنسازی و ارتقای بهرهبرداری سامانههای توزیع آب کشاورزی»، «ارتقای عملکرد سامانههای آبیاری داخل مزارع»، «بهینهسازی الگوی کشت» و «کاهش بهرهبرداری از منابع آبهای زیرزمینی» و نیز ترکیب این سناریوها بر احیای حقابۀ زیستمحیطی تالابها است. برای این منظور، حوضۀ آبریز زایندهرود، مشتمل بر شش شبکۀ آبیاری و تالاب گاوخونی واقع در انتهای حوضه، به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شد. مدلسازی حوضه با استفاده از نرمافزار مدیریت یکپارچۀ WEAP انجام گرفت. همچنین، میزان پایداری اجرای سناریوها بررسی شد. شاخص اعتمادپذیری برای این سناریوها به دست آمد. نتایج نشان داد انعطافپذیرترین سناریو، اجرای همۀ سناریوها با شاخص پایداری 3/87 درصد و پس از آن، اجرای سناریوهای «مدرنسازی و ارتقای بهرهبرداری سامانههای توزیع آب کشاورزی»، «بهینهسازی الگوی کشت» و «کاهش بهرهبرداری از منابع آبهای زیرزمینی» با شاخص پایداری 6/81 درصد است. کمترین شاخص پایداری را نیز دو سناریوی «ارتقای عملکرد سامانههای آبیاری داخل مزارع»، «بهینهسازی الگوی کشت» با شاخص پایداری 2/2 درصد و 6/2 درصد دارند. بنابراین، اجرای ترکیب کاملی از سناریوهای مدیریت تقاضای آب کشاورزی میتواند پایدارترین راهکار برای احیای تالاب گاوخونی باشد.
احیای تالاب,بهینه سازی الگوی کشت,گاوخونی,مدرن سازی سامانه های توزیع آب,مدل برنامه ریزی یکپارچۀ WEAP
https://ije.ut.ac.ir/article_80168.html
https://ije.ut.ac.ir/article_80168_2af4e740fab1f46750c8edd693636594.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
ارزیابی پارامترهای کیفی منابع آب زیرزمینی دشت کامیاران کردستان
357
367
FA
اکبر
سعادتمند
کارشناس ارشد مهندسی محیط زیست، دانشکدۀ محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
saliabcd890@gmail.com
یونس
نوراللهی
https://orcid.org/00
دانشیار گروه انرژی های نو و محیط زیست دانشکدۀ علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران، تهران
noorollahi@ut.ac.ir
حسین
یوسفی
0000-0002-6372-5127
دانشیار گروه انرژی های نو و محیط زیست دانشکدۀ علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران، تهران
hosseinyousefi@ut.ac.ir
علی
محمدی
0000-0002-3467-261X
دانشجوی دکتری علوم و مهندسی آب، منابع آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران
ali.mohammadi@ut.ac.ir
10.22059/ije.2021.317074.1457
آب زیرزمینی بهعنوان بخش مهمی از آبهای تجدیدشوندۀ جهان محسوب شده که حدود 60 درصد از منابع آب تجدیدپذیر قابل دسترس را به خود اختصاص داده است. با توجه به اهمیت کیفیت آب در مصارف شرب و کشاورزی، این مطالعه با هدف بررسی کیفی منابع آب زیرزمینی دشت کامیاران، انجام شد. به این منظور در گام نخست، در سال 1391، تعداد 42 نمونه از چاههای آب این دشت برداشت شده و بهوسیلۀ روش استاندارد تجزیهوتحلیل (APHA) در آزمایشگاه آنالیز شدند. سپس شش پارامتر کلیدی و مؤثر بر تعیین کیفیت آب که در استانداردهای شرب و کشاورزی اغلب بیان شدهاند، مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. سپس، با بررسی مجذور میانگین مربعات خطا در دو روش درونیابی (روش کریجینگ و روش میانگین فاصلۀ وزنی (IDW))، روش IDW به دلیل خطای کمتر (RMSE کمتر) برای پهنهبندی انتخاب شد. نتایج نشان داد عوامل هدایت الکتریکی و مواد جامد محلول، دارای بیشترین نوسانها در این دشت بوده و بازۀ آن برای EC از µmhos/cm 15 هزار تا µmhos/cm 600 و برای TDS از mg/lit 10200 تا mg/lit 45 شناسایی شد. با استفاده از استاندارد کیفی آب آشامیدنی مشخص شد که غلظت پارامترهای کیفی مورد بررسی در منابع آب زیرزمینی این دشت به غیر از پارامتر pH در برخی روستاها در بازۀ مجاز قرار دارد و بیشتر قسمتهای شمالی و جنوبی این دشت از کیفیت کمتر آب برخوردار است. بنابراین، با مشخص شدن پهنههای دارای کیفیت نامطلوب در این تحقیق، مناطق اولویتدار برای اصلاح کیفیت آب و نیازمند مدیریت برداشت از منابع آب زیرزمینی شناسایی شد.
آب زیرزمینی,دشت کامیاران,کیفیت آب,IDW
https://ije.ut.ac.ir/article_80169.html
https://ije.ut.ac.ir/article_80169_73e1a6a4c45ee114b2ef0454bb122854.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
تأثیر مداخلات انسانی در حریم و بستر رودخانۀ فاروب رومان و ویژگیهای سیل آن
369
379
FA
فهیمه
خواجوئی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم و مهندسی آب، دانشگاه فردوسی مشهد
khajuee.f.73@gmail.com
سعید رضا
خداشناس
0000000332479653
استاد، گروه علوم و مهندسی آب، دانشگاه فردوسی مشهد
khodashenas@ferdowsi.um.ac.ir
ابوالفضل
مساعدی
0000-0002-9698-5005
استاد، گروه علوم و مهندسی آب، دانشگاه فردوسی مشهد
mosaedi@um.ac.ir
10.22059/ije.2021.309921.1383
با توجه به موقعیت کشور ایران که در منطقۀ خشک و نیمهخشک قرار گرفته است و همچنین، خسارتهای سیلابها در سالهای اخیر، مطالعات مدیریت سیلاب اهمیت زیادی دارد. آثار تخریبی و مداخلات گستردۀ انسان در حریم و بستر رودخانهها به صورتهای مختلف رخ داده است. بنابراین، شبیهسازی رفتار هیدرولیکی رودخانهها، برای پیشبینی خسارتهای ناشی از سیلاب، کنترل و مهار سیلاب، ساماندهی رودخانهها و سایر مطالعات ضرورت دارد. در تحقیق حاضر به مدلسازی بازهای به طول 7 کیلومتر از رودخانۀ فاروب رومان نیشابور پرداخته شده است. مدلسازی برای دورۀ بازگشتهای 2 تا 100 سال در دو حالت وجود داشتن و نداشتن ساختوساز در مسیر رودخانه با استفاده از نرمافزارهای Arc GIS و HEC-RAS انجام گرفت و تأثیر سازهها بر میزان تغییر عمق و پهنای سیلاب بررسی شد. همچنین، حساسیت پارامترهای هیدرولیکی مختلف بر دبی سیلاب نیز بررسی شد. برای بررسی تغییرات حریم و بستر رودخانه، عکسهای هوایی سالهای 1347 و 1398 استفاده شده و با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشاندهندۀ تأثیر منفی سازهها بر افزایش عمق و پهنۀ سیلاب بر اثر دخالتهای انسانی انجامشده در مسیر رودخانه بود که این مداخلات باعث افزایش 16 درصدی پهنۀ سیلاب و افزایش 30 درصدی عمق سیلاب شده است. با بررسی مساحت پهنههای سیلاب، مشخص شد که بیشترین میزان مساحت زمینهای زیرآبرفتۀ اطراف، 85 هزار مترمربع است. نتایج تعیین بستر رودخانه نشان داد بستر رودخانه از سال 1347 تا کنون جابهجایی محسوسی داشته است، بهطوری که مساحت بستر رودخانه از 550 هکتار به 330 هکتار کاهش یافته که به معنای کاهش 40 درصدی بستر رودخانه تا کنون است. تحلیل حساسیت نشان داد بیشترین میزان خطای مدل و تراز آب مشاهدهای 6 درصد بوده است که میتوان به دقت مطلوب مدل پی برد.
تغییر کاربری اراضی,دخالتهای انسانی,رودخانۀ فاروب رومان نیشابور,سیلاب,صحتسنجی
https://ije.ut.ac.ir/article_81875.html
https://ije.ut.ac.ir/article_81875_b7807ec1f3497072c03d497b98f3ace5.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
تعیین مناطق آسیبپذیر آبخوان دشت عجبشیر با استفاده از بهینهسازی روش دراستیک با الگوریتم ژنتیک و منطق فازی
381
395
FA
ثریا
نوری سنگراب
دانشجوی کارشناسی ارشد هیدروژئولوژی، دانشکدۀ علوم طبیعی، دانشگاه تبریز
sorayyanouri96@gmail.com
اصغر
اصغری مقدم
استاد گروه علوم زمین، دانشکدۀ علوم طبیعی، دانشگاه تبریز
moghaddam@tabrizu.ac.ir
علی
کدخدایی
دانشیار گروه علوم زمین، دانشکدۀ علوم طبیعی، دانشگاه تبریز، ایران
kadkhodaie_ali@tabrizu.ac.ir
فاطمه
کدخدایی
دانشجوی دکتری هیدروژئولوژی، گروه علوم زمین، دانشکدۀ علوم طبیعی، دانشگاه تبریز
kadkhodaie.fatemeh@yahoo.com
10.22059/ije.2021.314208.1425
در دهههای اخیر، رشد روزافزون جمعیت و توسعۀ تکنولوژی و به تبع آن، فعالیتهای شدید کشاورزی و صنعتی منابع آب زیرزمینی را در معرض انواع آلایندههای ناشی از آنها قرار داده است. دشت عجبشیر واقع در جنوب غربی استان آذربایجان شرقی و جنوب شرقی دریاچۀ ارومیه، یکی از مناطقی است که با آلودگی آب زیرزمینی مواجه شده است و نیاز مبرم به بررسیهای کیفی دارد. به همین منظور، در تحقیق حاضر، ابتدا از روش دراستیک معمولی برای بررسی پتانسیل آلودگی دشت عجبشیر به نیترات استفاده شد. سپس، با استفاده از روشهای الگوریتم ژنتیک و منطق فازی (ساجنو) فرایند بهینهسازی صورت گرفت. مقدار شاخص در روش دراستیک معمولی از 87 تا 145، همچنین مقادیر شاخص دراستیک با در نظر گرفتن وزنهای الگوریتم ژنتیک و بهینهسازی با منطق فازی بهترتیب 47 تا 74 و 01/0 تا 6/0به دست آمد که مطابق تقسیمبندی آلر دراستیک معمولی در محدودههای کم، کم تا متوسط و متوسط تا زیاد، قرار گرفته است که در آن منطقهای از شمال دشت و شمال شهر عجبشیر دارای شاخص آسیبپذیری متوسط تا زیاد بودند. همچنین، دراستیک بهینهشده با الگوریتم ژنتیک و منطق فازی به علت کمتر بودن مقادیر شاخص از 79 در محدودۀ بدون خطر از نظر پتانسیل آلودگی قرار دارند. ضریب همبستگی دراستیک معمولی، روش الگوریتم ژنتیک و روش منطق فازی با غلظت نیترات بهترتیب 273/0، 57/0 و 796/0 حاصل شد. بنابراین، نتایج برتری روش منطق فازی نسبت به سایر روشها را نشان میدهد.
آبخوان دشت عجب شیر,آسیب پذیری آب زیرزمینی,الگوریتم ژنتیک,دراستیک,منطق فازی
https://ije.ut.ac.ir/article_81876.html
https://ije.ut.ac.ir/article_81876_871f498ff545b005709efdd878d202e6.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
ارزیابی دو مدل تلفیقی هیدرولوژیکی- جعبه سیاه برای پیشبینی سیلاب در حوضۀ آبریز هلیلرود
397
409
FA
الهه
فرودی صفات
دانشجوی کارشناسی ارشد، سازه های آبی، بخش مهندسی آب، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
e.foroodi@agr.uk.ac.ir
محمد مهدی
احمدی
دانشیار بخش علوم و مهندسی آب، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
ahmadi_mm@uk.ac.ir
کورش
قادری
دانشیار بخش علوم و مهندسی آب، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
kouroshqaderi@uk.ac.ir
سودابه
گلستانی کرمانی
استادیار بخش علوم و مهندسی آب، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
s.golestani@uk.ac.ir
10.22059/ije.2021.314315.1430
پیشبینی جریان رودخانه در شرایط سیلابی یک بخش ضروری در مطالعات مهندسی رودخانه است که در صورت تخمین دقیق، کمک زیادی به اثربخشی بیشتر برنامههای مدیریتی کرده و کاهش صدمات مالی و جانی را فراهم میکند. استفاده از مدلهای مناسب و افزایش دقت این مدلها منجر به بهبود در دقت نتایج پیشبینی خواهد شد. یکی از راهکارهای موجود برای افزایش دقت مدلهای موجود و معتبر بارش- رواناب، ساخت مدل تلفیقی به کمک لینک روشهای هوشمند به این مدلها است. در تحقیق حاضر، از تلفیق مدل هیدرولوژیکی WEAP 21 با مدلهای جعبهسیاه ساختهشده بر اساس روش ANN و GMDH به منظور افزایش دقت مدل WEAP استفاده شد. سپس، از مدل ایجاد شده برای شبیهسازی سیلاب قسمتی از بازۀ رودخانۀ هلیلرود در استان کرمان استفاده شد. اطلاعات بارش، دبی، رطوبت، باد و دما برای رکورد موجود منهای دو سال آخر به مدل WEAP وارد شدند. بعد از واسنجی و اعتبارسنجی مدل، دو سال آخر پیشبینی شد. نتایج بهدستآمده نشان داد مدل تلفیقی (78/0R<sup>2</sup>=) WEAP-ANN توانست رواناب را با دقت بیشتری در مقایسه با مدل (59/0R<sup>2</sup>=) WEAP-GMDH و (14/0R<sup>2</sup>=) WEAP در حوضۀ آبریز مورد نظر تخمین بزند.
بارشـ رواناب,شبکۀ عصبی مصنوعی,کنترل گروهی داده ها,مدل سازی,نرمافزار WEAP
https://ije.ut.ac.ir/article_81877.html
https://ije.ut.ac.ir/article_81877_98c5252903ef480471d8068af811581a.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
سنجش و ارزیابی خطر آلودگی آب و رسوبات ساحلی در مصب خورهای شهر بندرعباس
411
429
FA
احمد
نوحه گر
0000-0003-4954-8782
استاد ژئومورفولوژی، دانشکدۀ محیط زیست، دانشگاه تهران
nohegar@ut.ac.ir
سمانه
حبیبی
دکتری تخصصی علوم و مهندسی آبخیزداری، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس
s.habibi1362@gmail.com
محمود
بهروزی
دکتری تخصصی آبوهواشناسی- مخاطرات محیطی، دانشگاه ملایر
behrouzimahmoud@gmail.com
10.22059/ije.2021.315647.1441
امروزه یکی از مشکلاتی که اکولوژی ساحلی را تهدید میکند، ورود پسابهای شهری از طریق خورها به دریا است. تخلیۀ پسابها به خورهای چهارگانۀ بندرعباس، سبب آلودگی سواحل خلیج فارس میشود که برای تدوین راهبردهای مدیریت در کاهش ریسک خطر آلودگی، پایش آلایندهها در اولویت است. به این منظور و برای دستیابی به این رهیافت، پژوهش حاضر پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب و فلزات سنگین در رسوبات خورهای چهارگانۀ بندرعباس شامل خور سورو، گورسوزان، شیلات و نخل ناخدا را طی چهار فصل در سال 1398 پایش کرده و با شاخصهای آلودگی ارزیابی کرد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد غلظت DO، BOD، COD، TSS، Cd، Zn، NO<sub>3</sub>، PO<sub>4</sub>، دترجنت و چربیها در چهار خور بندرعباس، بیشتر از حد استاندارد محیط زیست بود. اختلاف توزیع زمانی و مکانی آلایندههای کیفی آب در سطح 95 درصد معنادار بود و بیشینۀ آن در خور گورسوزان و از لحاظ زمانی نیز بهترتیب در تابستان، بهار، پاییز و زمستان بود. الگوی متوسط غلظت فلزات سنگین در رسوبات Zn>Cu>Pb>Cd بود که بهترتیب میانگین غلظت آنها 20/103، 55/52، 95/19 و 611/0 میلیگرم در کیلوگرم اندازهگیری شد. بیشینۀ غلظت فلزات سنگین در خور گورسوزان بود و ارزیابی آلودگی فلزات سنگین در رسوبات با شاخصهای I<sub>geo</sub>، CF، mdc و PLI نشان داد کادمیوم، مس و سرب در چهار خور بندرعباس، در طبقۀ آلودگی متوسط تا شدید قرار دارند. غلظت زیاد فلزات سنگین بیانگر تأثیر فعالیتهای انسانی شامل تخلیۀ پسابهای شهری به کانال خور است. نتایج پایش کیفی نشاندهندۀ شدت زیاد آلودگی در ساحل بندرعباس است که اکوسیستم آبزیان را با خطر انقراض تهدید میکند.
اکسیژن محلول,پساب شهری,خور گورسوزان,شاخص بار آلودگی,فلزات سنگین
https://ije.ut.ac.ir/article_82017.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82017_244908b6f1fcd2cefe8610d4e5458eb6.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
ارزیابی جریان زیستمحیطی رودخانه هررود لرستان با استفاده از روشهای هیدرولوژیکی
431
445
FA
حسین
یوسفی
0000-0002-6372-5127
دانشیار گروه انرژی های نو و محیط زیست، دانشکدۀ علوم و فنون نوین دانشگاه تهران
hosseinyousefi@ut.ac.ir
بابک
شاهی نژاد
استادیار گروه مهندسی آب، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه لرستان
babak_shd1355@yahoo.com
علی
کاکاوند
دانشجوی دکتری سازه های آبی، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه لرستان
babak_shd@yahoo.com
مریم
میر بیک سبزواری
دانشجوی دکتری سازه های آبی، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه لرستان
babak_shd1@yahoo.com
سیده حدیث
شاهرخی
دانشجوی دکتری سازه های آبی، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه لرستان
babak_shd13@yahoo.com
10.22059/ije.2021.320387.1479
با توجه بحران جهانی آب، لزوم برنامهریزی در حفظ و بقای آب از مهمترین برنامههای توسعۀ هر کشور است. بهمنظور حفظ اکوسیستمهای موجود در حوضههای آبریز و همچنین، به دلیل کمبود منابع آب و توزیع نامناسب زمانی و مکانی بارش در کشور، باید نیازهای زیستمحیطی رودخانهها مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش حاضر، نیاز زیستمحیطیحوضۀ آبریز رودخانۀ هررود واقع در استان لرستان در دو ایستگاه هیدرومتری کاکارضا و دهنو طی دورۀ آماری بلندمدت 40 ساله با استفاده از روشهای هیدرولوژیکی تنانت، تسمن، جریان پایۀ آبزیان، تحلیل منحنی تداوم جریان، تغییر منحنی تداوم جریان که از نرمافزار GEFC استفاده شد و اسمختین بررسی شد. آنالیز روند تغییرات آبدهی حوضۀ کاکارضا و دهنو با استفاده از آزمون گرافیکی منکندال بررسی شد و نتایج نشان داد نمیتوان روندی را برای رودخانۀ هررود در محل ایستگاههای هیدرومتری کاکارضا و دهنو متصور شد. بین روشهای هیدرولوژیکی یادشده، روش تغییر منحنی تداوم جریان به علت در نظر گرفتن کلاسهای مدیریتی اکولوژیکی، توجه به نوسانهای طبیعی جریان رودخانه و تلاش برای حفظ این نوسانها در جریان زیستمحیطی پیشنهادی خود در مقایسه با سایر روشهای مطرحشده کارایی بیشتری دارد. نتایج نشان داد برای حفظ نیاز زیستمحیطی رودخانۀ هررود در کلاس C (کمترین وضعیت اکولوژیکی قابل قبول) در ایستگاههای کاکارضا و دهنو بهترتیب 47/49 و 34/56 درصد متوسط جریان سالانه (بهترتیب 63/5 و 42/1 مترمکعب بر ثانیه) مورد نیاز است. توجه به این نکته ضروری است که روشهای ارائهشده در پژوهش حاضر، راهحل قطعی برای ارزیابی جریان زیستمحیطی نیستند، اما بهکارگیری این روشها در نبود اطلاعات اکولوژیکی لازم و بهمنظور برنامهریزی اولیه برای مدیران، مفید خواهد بود.
جریان سالانه,رودخانۀ هررود,کلاس های مدیریتی,منحنی تداوم جریان,نیاز زیست محیطی
https://ije.ut.ac.ir/article_82018.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82018_094fca6cf10228bb4e99247488498b6d.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
اثر ژئومتری بر ردهبندی منشأ جریان سیلابی در حوضۀ جنگلی ناپلاررود استان مازندران
447
460
FA
کریم
سلیمانی
0000000253576797
استاد گروه مهندسی آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
solaimani2001@yahoo.co.uk
10.22059/ije.2021.320551.1480
نبود مطالعات در حوضههای جنگلی به دلیل موجود نبودن ایستگاههای هیدرومتری، همواره برنامهریزان را با مشکلات زیادی مواجه میسازد. حوضۀ آبخیز ناپلاررود که جریان دائمی طی سال دارد و در پاییندست خود نیز روستاهای زیادی را در بر میگیرد، میتواند در آینده با برنامهریزی اصولی و علمی زمینهساز توسعۀ منطقه باشد. در پژوهش حاضر سعی شده است با تحلیل هندسی حوضۀ آبخیز ناپلاررود بتوان برخی از ویژگیهای مهم آن را استخراج کرد. در تحقیق حاضر از 12 عامل فیزیوگرافی مؤثر بر منشأ جریان سیلابی استفاده شد. این عوامل شامل شیب بستر آبراهه، ضریب گردی، ضریب فشردگی، ضریب شکل، ضریب کشیدگی، طول مستطیل معادل، عرض مستطیل معادل، درصد شیب وزنی حوضه، جهت جغرافیایی، نسبت انشعاب، تراکم زهکشی و زمان تمرکز میشوند. به منظور تعیین منشأ جریان سیلابی، تمامی عوامل مؤثر نرخگذاری و وزندهی شدند. سپس، با استفاده از روش آنالیز حساسیت تکمتغیره به اولویتبندی عوامل مؤثر بر منشأ جریان سیلابی اقدام شد. با توجه نتایج آنالیز حساسیت سه عامل شیب بستر آبراهه، درصد شیب حوضه و تراکم زهکشی با وزنهای 42/7، 72/6 و 64/6 به عنوان سه عامل مهم در منشأ جریان سیلابی تعیین شدند. از بین عوامل مؤثر نیز سه عامل تراکم زهکشی، عرض مستطیل معادل و نسبت انشعاب نیز دارای وزن بهینۀ بیشتری نسبت به وزن اولیۀ اختصاصیافته به آنها بودند که نشاندهندۀ اهمیت این 3 عامل در منشأ جریان سیلابی در حوضههای جنگلی است.
تراکم زهکشی,خطر سیل,زمان تمرکز,ژئومتری,فیزیوگرافی
https://ije.ut.ac.ir/article_82019.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82019_a64e36059514449dc2022394a745b1f2.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
تعیین قیمت آب کشاورزی بر اساس معیارهای توسعۀ پایدار (مطالعۀ موردی: شبکۀ آبیاری قزوین)
461
473
FA
نیما
تعذری
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی منابع آب، گروه مهندسی آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
nima.tazory@ut.ac.ir
محمد ابراهیم
بنی حبیب
0000-0003-4249-8305
استاد گروه مهندسی آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
banihabib@ut.ac.ir
سید مهدی
هاشمی شاهدانی
0000-0001-9962-1437
دانشیار گروه مهندسی آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
mehdi.hashemy@ut.ac.ir
یوسف
حسنی
دکتری اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی، وزارت نیرو، ایران
uhassani58@yahoo.com
10.22059/ije.2021.317877.1462
انتخاب قیمت مناسب برای آب کشاورزی و بررسی آثار بین بخشی اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی ناشی از آن، بهعنوان یکی از ابزارهای مهم اقتصادی در بخش کشاورزی برای مدیریت تقاضای آب در شرایط فعلی کشور به شمار میرود. به همین منظور، پژوهش حاضر اقدام به برآورد قیمت آب کشاورزی و بررسی تأثیرات بین بخشی آن بر اساس معیارهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی در شبکۀ آبیاری قزوین کرده است. ابتدا شرایط موجود اقتصاد کشاورزی در محدودۀ شبکه و توسط مدل اقتصادی برنامهریزی ریاضی مثبت، توسط نرمافزار GAMS، شبیهسازی شده و واکنشهای احتمالی کشاورزان به سناریوهای قیمتی منتخب و آثار بین بخشی آنها آزمایش شد. درنهایت، از درجۀ اهمیت و رتبهبندی آثار شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی، توسط فرایند تاپسیس، برای دستیابی به قیمت مناسب و کارای آب در شبکۀ آبیاری یادشده بهره برده شد. نتایج نشان داد حداکثر و حداقل ارزش اقتصادی آب در شبکۀ آبیاری بهترتیب مربوط به محصولات زراعی کلزا و یونجه است که بهترتیب برابر 3142 و 2177 ریال بر متر مکعب است. همچنین، متوسط ارزش اقتصادی آب در این شبکه 2731 ریال بر متر مکعب برآورد شد. نتایج سناریوهای قیمتی آب توسط مدل اقتصادی نشان داد افزایش قیمت آب آبیاری باعث کاهش سود ناخالص محصولات زراعی در شبکه آبیاری میشود. همچنین، اعمال سناریوهای قیمتی منجر به افزایش بیکاری در منطقۀ مطالعاتی میشود. در نتیجه، قیمتهای 2490 و2731 به عنوان دو قیمت مناسب در شبکۀ آبیاری تعیین شد. در واقع، قیمتهای بیشتر به عنوان بهترین قیمتها انتخاب شدند.
ارزش اقتصادی آب,برنامۀ ریاضی مثبت,توسعۀ پایدار,قیمت آب آبیاری
https://ije.ut.ac.ir/article_82021.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82021_b244b5447af4402ab08f1c32bb4ab811.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
بررسی تغییرات پهنۀ آبی خلیج گرگان و ارتباط آن با تغییرات بارش و تراز آب دریای خزر با استفاده از داده های سنجش از دور
475
484
FA
سعید
حمزه
دانشیار گروه سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
saeid.hamzeh@ut.ac.ir
امید
ترابی
دانشجوی کارشناسی ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی دانشگاه تهران
omid.torabi@ut.ac.ir
10.22059/ije.2021.302811.1335
در پژوهش حاضر به بررسی تغییرات بلندمدت (طی سالهای 1999 تا 2019) و فصلی (سال 2018) پهنۀ آبی خلیج گرگان و ارتباط آن با تغییرات بارش و میزان تراز آب دریای خزر در همین بازۀ زمانی پرداخته شده است. به این منظور، پهنۀ آبی بلندمدت با استفاده از سری زمانی تصاویر ماهوارههای Landsat8 , Landsat5 و Sentinel-2 و با بهرهگیری از شاخص Modified Normalized Difference Water Index2 (MNDWI2) و اعمال حد آستانۀ مناسب به دست آمد. همچنین، از دادههای ماهوارههای Topix و Json برای بررسی تغییرات تراز آب دریای خزر و از تصاویر ماهوارهایTRMM به منظور بررسی تغییرات بارندگی استفاده شد. نتایج نشان داد سطح آب خلیج گرگان طی بازۀ زمانی بررسیشده کاهش چشمگیری داشته است و این روند همچنان ادامه دارد. این تغییرات در سواحل کمشیب و نواحی غربی تالاب میانکاله بیشتر مشهود است. نتایج گویای این امر است که تغییرات پهنۀ آبی خلیج گرگان در بازۀ بلندمدت همبستگی زیادی (92/0) با میزان نوسانهای تراز آب دریای خزر دارد. شایان یادآوری است طی این بازۀ 20 ساله تغییرات تراز سطح آب دریای خزر حدود 120 سانتیمتر بوده است، اما میزان همبستگی پهنۀ آبی با میزان بارش در مقیاس بلندمدت کم (1/0) است. این روند در بازۀ کوتاهمدت یکساله کاملاً عکس است و از آنجا که تغییرات تراز آب دریای خزر در بازۀ یکساله بسیار کم (5 سانتیمتر) است، بنابراین پهنۀ آبی خلیج گرگان نیز همبستگی بسیار کمی (09/0) با آن دارد. اما در همین بازۀ یکساله همبستگی نسبتاً متوسطی بین تغییرات بارش و میزان پهنۀ آبی خلیج گرگان با یک تأخیر یکماهه وجود دارد.
پهنۀ آبی,تراز آب,خلیج گرگان,سنجش از دور,شاخص MNDWI2
https://ije.ut.ac.ir/article_82290.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82290_f2ce5a531ecd9d31df4222c6e0e7aba0.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
نشان نوسانهای جداگانه و همزمان دمای سطح آب خلیج فارس و پدیدۀ انسو بر نوسانهای بارش ماههای سرد سال در پهنههای جنوب مرکزی ایران
485
497
FA
مجتبی
محمدی
0000-0002-5614-8376
دانشجوی دکتری علوم و مهندسی آبخیزداریـ آب، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس
mohamadi613@gmail.com
حسن
وقارفرد
دانشیار بازنشستۀ گروه مهندسی منابع طبیعی، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس
hvaghar52@yahoo.com
رسول
مهدوی نجف آبادی
دانشیار گروه مهندسی منابع طبیعی، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس
ra_mahdavi2000@yahoo.com
پیمان
دانش کار آراسته
دانشیار گروه علوم و مهندسی آب، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، قزوین
arasteh@eng.ikiu.ac.ir
سید محمد جعفر
ناظم السادات
استاد بخش مهندسی آب، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شیراز، شیراز
mjnazemosadat@gmail.com
10.22059/ije.2021.317778.1463
در پژوهش پیش رو نشان جداگانه و جفتشدۀ نوسانهای دمای سطح آب دریا و پدیدۀ ENSO بر بارش پهنههای جنوب مرکزی ایران در دورۀ دادهبرداری (1957-2019) بررسی شد. گسترۀ آبی ارزیابیشده دربرگیرندۀ 8 گره 2*2 درجه است که 3 گره در گسترۀ آبی خلیج فارس، 2 گره در دریای عمان، 2 گره در شرق دریای عرب و یک گره در دریای سرخ جای گرفتهاند. افزون بر اندازۀ دمای هر پیکسل، شیب دمایی میان آنها و پیوند میان این شیب و نوسانهای بارش نیز بررسی شد. در ادامه، نقشۀ پهنهبندی ضریب همبستگی میان SST و بارش ماههای سرد سال با دادههای ایستگاهی ارائه شد. از آزمون همبستگی پیرسون به منظور بررسیهای آماری بهرهبرداری شد. یافتهها نشان داد در تمامی ماهها و ایستگاهها، همبستگی با SST به صورت منفی است. بیشترین ضریب همبستگی مربوط به ایستگاه سیرجان در ماه دسامبر با مقدار 65/0- و در ارتباط با شیب اختلاف دمایی سطح آب پیکسلهای تنگۀ هرمز و دریای سرخ است. همچنین، یافتهها نشان داد شیب اختلاف دمایی SST پیکسلها موجب بهبود بسیار خوب نتایج و ضریب همبستگی دادههای ایستگاهی شد. بررسی ارتباط SST و بارش در دورههای النینو و لانینا نیز نشان داد مقادیر همبستگی بین بارش و مقادیر SST هنگام وقوع فازهای گرم و سرد ENSO، در هر دو فاز به صورت منفی است. بررسی یافتههای درصد فراوانی گرهها نیز نشان داد گرههای 1، 7 و 8 بیشترین تأثیر را بر بارش ایستگاههای مطالعهشده داشتهاند، به طوری که میتوان بیان داشت که سه رأس مثلث غرب خلیج فارس، دریای سرخ و شرق دریای عرب بیشتر تأثیر و گرههای 4 و 5 واقع در دریای عمان، کمترین تأثیر را بر بارندگی مناطق مطالعهشده دارند.
تنگۀ هرمز,خلیج فارس,دمای سطح دریا,ENSO,Nino 3.4
https://ije.ut.ac.ir/article_82291.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82291_84d6406789e7285783d2772c38cd3344.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
برآورد ضریب رواناب رگبار با استفاده از هوش مصنوعی (مطالعۀ موردی: حوضۀ آبخیز کسیلیان)
499
512
FA
حسین
پوراسدالله
دانشجوی دکتری واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
hossein9354@yahoo.com
مهدی
وفاخواه
0000-0002-8113-9113
استاد دانشگاه تربیت مدرس، تهران
vafakhah@modares.ac.ir
بهارک
معتمد وزیری
استادیار واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
b-motamed@srbiau.ac.ir
علیرضا
مقدم نیا
دانشیار گروه مرتع و آبخیزداری دانشگاه تهران
a.moghdamnia@ut.ac.ir
حسین
اسلامی
استادیار واحد شوشتر دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر
eslamyho@gmail.com
10.22059/ije.2021.319659.1476
در تحقیق پیش رو تخمین ضریب رواناب با توجه به تأثیر پوشش گیاهی انجام شده است. ابتدا مدلسازی ضریب رواناب با استفاده از دادههای سیلاب و رگبار ساعتی طی دورۀ آماری 1366ـ 1388 انجام شده و ضرایب رواناب حوضۀ آبخیز کسیلیان تهیه شد. در مرحلۀ بعد، با استفاده از مدلهای شبکۀ عصبی مصنوعی (ANN)، شبکۀ عصبیـ فازی تطبیقی (ANFIS) و رگرسیون بردار پشتیبان (SVR) و عوامل مؤثر شامل شدت بارش، مقدار شاخص ، بارش 5 روز قبل و شاخص نرمالشدۀ اختلاف پوشش گیاهی (NDVI) ضریب رواناب در مقیاس رگبار برآورد شد. سپس، صحت و اهمیت هر یک از عوامل مؤثر بر ضریب رواناب حوضۀ آبخیز کسیلیان ارزیابی شد. نتایج نشان داد از بین سه مدل ANN، ANFIS و SVR، مدل ANN با مجذور میانگین مربعات خطا، ضریب تبیین، میانگین خطای اریبی و ضریب نشـ ساتکلیف بهترتیب 08/0، 85/0، 84/0 و 01/0 در مرحلۀ آموزش و 12/0، 76/0، 74/0 و 03/0- در مرحلۀ آزمایش به عنوان مدل کارا در ارتباط با پیشبینی ضریب رواناب است. در مجموع، پیشنهاد میشود با توجه به اینکه ضریب رواناب کارکرد زیادی در فرایندهای هیدرولوژیک و بروز سیل دارد، بنابراین تخمین بهینۀ آن میتواند به مدیریت بهتر حفاظت آب و خاک و مدیریت فرسایش و رسوب حوضۀ آبخیز کمک کند.
حفاظت آب و خاک,شاخص نرمالشدۀ اختلاف پوشش گیاهی,شبکۀ عصبی مصنوعی,مدیریت رواناب
https://ije.ut.ac.ir/article_82292.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82292_9ac9f05e7c0696dcfe594acf1c441820.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
پیشبینی اثر ترکیبی تغییر اقلیم و کاربری اراضی بر فرسایش خاک در ایران با استفاده از داده های جهانیGloSEM
513
534
FA
هادی
معماریان
دانشیار گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکدۀ منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
hadi_memarian@birjand.ac.ir
مرتضی
اکبری
0000-0002-8637-266X
استادیار گروه مدیریت مناطق خشک و بیابانی، دانشکدۀ منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
m_akbari@um.ac.ir
10.22059/ije.2021.320754.1482
فرسایش خاک فرایندی پیچیده با اثر نامطلوب محیط زیستی است. امروزه، در مقیاس جهانی، با مدلسازی تأثیر عوامل طبیعی و انسانی بر شدت فرسایش خاک، امکان تعیین پیشرانهای اصلی بومسازگان، برای سیاستگذاری کارآمد در مدیریت بهینۀ خاک فراهم شده است. بنابراین، در مطالعۀ حاضر برای پیشبینی فرسایش خاک در حوضههای آبخیز ایران از دادههای اعتبارسنجیشده پروژۀ برآورد جهانی فرسایش خاک در پایگاه GloSEM شامل سناریوی پایه (2015) و پیشبینیهای آینده (2070) فرسایش خاک با اثر تغییر اقلیم در 3 سناریوی اقلیمی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 بر عامل فرسایندگی باران (R) و اثر تغییر کاربری اراضی در 3 سناریوی تلفیقی SSP1-RCP2.6، RCP4.5 SSP2- و SSP5-RCP8.5 بر عامل پوشش گیاهی (C) و عامل حفاظت خاک (P) است، استفاده شد. نتایج نشان داد آسیبپذیری حوضههای آبخیز مرکزی، جنوبی و شرق کشور از تغییرات ترکیبی اقلیم و کاربری اراضی بیشتر از سایر حوضههاست. بهطوری که در این آبخیزها، حتی بدون در نظر گرفتن اثر تغییر اقلیم، روند تغییرات فرسایش خاک بین سناریوی پایه (2015) با سناریوهای SSP2-RCP4.5 و SSP5-RCP8.5 افزایشی بوده، ولی در آبخیزهای مرطوب یا نیمهمرطوب شمالی و غربی کشور کاهشی است. با در نظر گرفتن اثر ترکیبی تغییر کاربری و اقلیم، روند تغییرات فرسایش خاک بین سناریوی پایه (2015) با سناریوهای SSP1-RCP2.6 (با میانگین افزایش 184 درصد)، SSP2-RCP4.5 (با میانگین افزایش 243 درصد) و SSP5-RCP8.5 (با میانگین افزایش 341 درصد) در تمامی آبخیزها بهجز آبخیز ارس افزایشی بوده است. نتایج تحقیق بیانگر آسیبپذیری بیش از 10 برابری حوضههای آبخیز مرکزی ایران ناشی از تغییرات اقلیمی و کاربری اراضی تا سال 2070 است.
پیشبینی فرسایش خاک,تخریب سرزمین,مدلهای اقلیمی,مدل جهانی فرسایش خاک,مدیریت حوضه های آبخیز
https://ije.ut.ac.ir/article_82293.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82293_22c2003ad69cb462827ddc539bebb5d1.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
اثر پخش طبیعی سیلاب اسفند 1397 بر خصوصیات کمی و کیفی آب زیرزمینی در پهنۀ سیلابدشت بخش انتهایی حوضۀ آبریز گرگانرود
535
550
FA
آرتق
گرگانلی دوجی
دانشجوی کارشناسی ارشد آبخیزداری، دانشگاه گنبد کاووس
art.gorganli@gmail.com
نادر
جندقی
استادیار دانشگاه گنبد کاووس، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی
nader.jandaghi@gmail.com
مجتبی
قره محمودلو
0000-0001-7016-1246
استادیار دانشگاه گنبد کاووس، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی
mmahmoodlu@yahoo.com
یعقوب
نیک قوجق
دانشجوی دکتری هیدروژئولوژی، دانشگاه شهید بهشتی
yaghobnick@gmail.com
10.22059/ije.2021.320806.1483
بهمنظور بررسی تأثیر سیلاب اسفندماه 1397 بر تغییرات کمی و کیفی آب زیرزمینی، پهنۀ سیلابدشت انتهایی حوضۀ آبریز گرگانرود که بهطور طبیعی در معرض سیلاب قرار گرفته بود، انتخاب شد. برای بررسی تغییرات کمی و کیفی آب زیرزمینی، بهترتیب تعداد 17 و 11 حلقه چاه مشاهدهای با پراکنش مناسب در محدودۀ مطالعهشده انتخاب شد. سپس، اطلاعات کمی (سطح آب زیرزمینی) و کیفی (11 پارامتر فیزیکوشیمیایی) چاهها در دو دورۀ قبل و بعد از وقوع سیل جمعآوری شد. ابتدا تغییرات سطح آب زیرزمینی در دو دوره با آزمون T زوجی و تراز متوسط آب زیرزمینی دردشتبررسی شد. سپس، تغییرات خصوصیات فیزیکوشیمیایی در دو دوره با استفاده از آزمون T زوجی ارزیابی شد. در نهایت، تغییرات هیدروژئوشیمیایی با استفاده از دیاگرامهای گیبس، دوروف و پایپر و کیفیت آب کشاورزی و شرب با استفاده از دیاگرامهای ویلکوکس و شولر بررسی شد. نتایج آزمون T زوجی نشان داد سطح آب زیرزمینی در 2/88 درصد چاههای مشاهدهای بعد از وقوع سیلاب افزایش معناداری داشته است. این امر باعث افزایش سطح آب زیرزمینی و همچنین، هیدروگراف واحد دشت (حدود 2 متر) بعد از وقوع سیل شده است. نتایج بررسی تغییرات پارامترهای کیفی آب زیرزمینی نشان داد در اغلب چاههای مشاهدهای بعد از سیلاب مقدار EC، آنیونها و کاتیونها (بهجز نیترات) کاهش یافته است. این امر باعث کاهش سختی آب زیرزمینی شده، اما تأثیر چشمگیری روی تیپ و رخسارههای هیدروژئوشیمیایی آب زیرزمینی سیلابدشت مطالعهشده نداشته است. این امر میتواند ناشی از شباهت هیدروشیمیایی آب نفوذی و آب زیرزمینی آبخوان دشت باشد.
آب زیرزمینی,آبخوان,خصوصیات فیزیکوشیمیایی,سیلاب,سیلابدشت,گرگانرود
https://ije.ut.ac.ir/article_82294.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82294_1984b12acd4b2489d244cc90ffd701b3.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
مطالعۀ تغییرات مکانی شوری (منطقۀ مطالعهشده: حوضۀ آبخیز حوض سلطان)
551
562
FA
امیرحسین
رحمتی زاده
0000-0002-6805-4510
دانشآموختۀ دکترای بیابانزدایی دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام
amir.rahmatizadeh@gmail.com
حمید
غلامی
دانشیار، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس
hamidgholami@ut.ac.ir
یحیی
اسماعی لپور
0000-0002-9816-899X
استادیار، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس
y.esmaeilpour@hormozgan.ac.ir
حسن
خسروی
استادیار، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، تهران
hakhosravi@ut.ac.ir
10.22059/ije.2021.312523.1403
شوری خاک یکی از عوامل محدودکنندۀ رشد گیاهان و تخریب اراضی است. هدف از پژوهش پیش رو، کاربردی ساختن و دسترسی به پایگاههای خارج از دسترس شوری خاک در مناطق خشک و نیمهخشک با استفاده از روشهای آزمایشگاهی و تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی است. در این تحقیق سعی شده است در منطقۀ حوض سلطان قم با حفر ۸ پروفیل با عمق متوسط 5/1 متر و نمونهبرداری آب از 4 نقطه روی ترانسکتی از خط کنیک تا حد پلایا، به شناسایی روند شوری خاک و کانیهای آن پرداخته شود. نمونههای آب و خاک از هر قسمت خاک در پایان سال زراعی در اواخر شهریورماه برداشت شد و در آزمایشگاه مورد تجزیه قرار گرفت. نتایج نشان داد روند تغییرات شوری از خط کنیک تا پلایا به این صورت است که بهترتیب شاهد کلرورها، سولفاتها، کربناتها و در انتها، کربنات کلسیمها قرار میگیرند. این روند در منطقۀ حوض سلطان معنادار بود. در این تحقیق دامنۀ pH خاک از 5/6 تا 9/8 به دست آمد. همچنین، میزان شوری از 5/1 دسیزیمنس (ds/m) بر مترمربع در مجاورت خط کنیک شروع میشود و تا 30/2 دسیزیمنس بر مترمربع در کنار کفۀ نمکی افزایش مییابد. در ضمن، در منطقۀ مطالعهشده خاکهای سدیمی (قلیا) درصد سدیم تبادلی بیش از ۱۵ دارند و نسبت جذب سدیم در عصارۀ اشباع بیش از ۱۳ است.
تغییرات مکانی,حوض سلطان,شوری خاک,کریجینگ
https://ije.ut.ac.ir/article_82295.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82295_1eee4892e262b23205136251fc86ceb6.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
ارزیابی عدم قطعیت شاخصهای عملکرد سامانۀ مخزن تحت تأثیر تغییراقلیم (مطالعۀ موردی: سد نمرود)
563
584
FA
آوین
حکمی کرمانی
دانشجوی دکتری گروه علوم و مهندسی آب، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
avinhakami@yahoo.com
حسین
بابازاده
0000-0003-3838-5383
استاد گروه علوم و مهندسی آب، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
h_babazadeh@hotmail.com
جهانگیر
پرهمت
استاد پژوهشکدۀ حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
porhemmat@scwmri.ac.ir
مهدی
سرائی تبریزی
0000-0002-4903-9307
استادیار گروه علوم و مهندسی آب، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
mahdisarai@yahoo.com
10.22059/ije.2021.318885.1467
تغییر اقلیم یکی از چالشهای اصلی در مدیریت و برنامهریزی منابع آب است. در نظر گرفتن عدم قطعیتها میتواند تصویر دقیقتری از وضعیت سیستم ارائه دهد. در پژوهش حاضر ارزیابی عدم قطعیت شاخصهای عملکرد مخزن سد نمرود واقع در حوضۀ حبلهرود تحت تأثیر تغییر اقلیم در دورۀ آتی (2021ـ 2040) انجام شده است. به این منظور، با استفاده از خروجی مدل گردش عمومی EC-EARTH تحت دو سناریوی انتشار RCP4.5 و RCP8.5 و بهکارگیری مدل LARS-WG6 ریزمقیاسنمایی آماری برای دورۀ آتی انجام شد. رواناب حوضه در دورۀ آتی با مدل هیدرولوژیکی IHACRES برآورد شد. در ادامه، با در نظر گرفتن ورودیهای آیندۀ متغیرهای اقلیمی، تغییرات نیازها محاسبه شد. مدلسازی سامانۀ منابع آب با استفاده از مدل WEAP انجام شد. درنهایت و بر اساس تغییرات جریان رودخانه و با بهکارگیری روش مونتکارلو، عدم قطعیت عملکرد مخزن سد نمرود تحت شرایط حاضر و تغییر اقلیم ارزیابی شده و راهکارهای انطباقی کاهش تقاضا (تأمین 85 و 70 درصدی تقاضای کشاورزی) بررسی شد. نتایج نشان داد بیشترین مقادیر شاخص پایداری مربوط به سناریوی کاهش 30 درصدی تقاضای کشاورزی تحت سناریوی انتشار RCP4.5 است. دامنۀ تغییرات نیز تحت سناریوی یادشده برای کشاورزی فیروزکوه و گرمسار 64/20 و 2/34 درصد کاهش مییابد، هرچند کاهش تقاضا بهتنهایی برای بهبود عملکرد سیستم کافی نیست. دامنۀ تغییرات شاخص پایداری نسبت به سایر شاخصها کمتر بود و بر همین اساس، قابلیت اطمینان بیشتری برای ارزیابی وضعیت سیستم را دارد. در نظر گرفتن عدم قطعیتها اگرچه ارزیابی تأثیرگذاری سناریوهای سازگاری با تغییر اقلیم را پیچیدهتر میسازد، اما به افزایش اطمینانپذیری راهکارها کمک میکند.
تغییر اقلیم,سد نمرود,شاخص عملکرد,عدم قطعیت,WEAP
https://ije.ut.ac.ir/article_82287.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82287_4aea2d989acd69cfa7b1c22bf0c13951.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
کاربرد سنتز نانوذرات مغناطیسی کربن فعال پودری PAC-AC/Fe3O4 در حذف آرسنیک از محیط های آبی
585
597
FA
معصومه
خراسانی علمداری
دانشجوی دکتری آمایش محیط زیست، دانشکدۀ علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
khorasanimasoume@yahoo.com
عطا الله
ندیری
0000-0001-9211-0546
دانشیار دانشکدۀ علوم طبیعی، دانشگاه تبریز
nadiri@tabrizu.ac.ir
حسین
غفوریان
استاد دانشکدۀ علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
h_ghafourian@iau.tnb.ac.ir
سینا
صادق فام
0000-0002-9018-547X
استادیار دانشکدۀ عمران و محیط زیست دانشگاه مراغه
s.sadeghfam@gmail.com
10.22059/ije.2021.320878.1485
آلودگی منابع آبی به آرسنیک حاصل فعالیتهای صنعتی و یا کشاورزی است که موجب ایجاد مشکلات زیستمحیطی فراوانی شده است. یکی از مکانیزمهای حذف آرسنیک از محیطهای آبی، فرایند جذب سطحی است. در این مطالعه برای بهینهسازی پوست گردو با فعالسازی شیمیایی توسط کلرید روی، اسیدسولفوریک و پرمنگنات پتاسیم بررسی شد. کربن فعال پودری تولیدشده با نانوذرات اکسید آهن، مغناطیسی Fe<sub>3</sub>O<sub>4</sub> و با نشاندن آهن روی کربن فعال برای حذف فلز سمی آرسنیک از محیطهای آبی تهیه شد. سنتز PAC-AC/Fe<sub>3</sub>O<sub>4</sub> با روش همترسیبی شیمیایی تهیه شد و مشخصات فیزیکی و ساختاری جاذب با تکنیکهای FT-IR، TEM و FESEM-EDX مورد آنالیز قرار گرفت. سپس، تأثیر تغییرات pH (10-2)، زمان تماس (240-15 دقیقه)، مقدار جاذب (02/0-1/0 گرم)، غلظت اولیۀ آرسنیک (l.mg 12-2) بررسی و بهینهسازی شد، ایزوترم و سنتیک واکنش نیز تعیین شد. شرایط بهینۀ بهدستآمده برای حذف آرسنیک با جاذب مغناطیسی 2=pH، مقدار 02/0 گرم جاذب در غلظت 6 میلیگرم در لیتر و در دمای محیط است. همچنین، نمودارهای تعیین برازش، مدلهای فروندلیچ و شبهدرجۀ دوم بهترتیب بهعنوان مدلهای بهینۀ ایزوترمی و سینتیکی تعیین شد، مدل فروندلیچ (999/0R<sup>2</sup>=)، حداکثر جذب برابر 44/33mg.g و معادلۀ مرتبۀ دوم (1R<sup>2</sup>=) به دست آمد. مطالعۀ حاضر نشان داد جاذب سنتزشده، پتانسیل زیادی برای حذف آلایندۀ آرسنیک را دارد. پوست گردو به دلیل ضایعاتی بودن در کشور میتواند بهعنوان جاذب مناسب استفاده شود.
آرسنیک,ایزوترم,پوست گردو,جذب سطحی,کربن فعال
https://ije.ut.ac.ir/article_82482.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82482_017ea7e2909e9759ccac9bf1a9c58dfb.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
نقد و بررسی سبدهای غذایی مطلوب و فعلی جامعۀ ایرانی با رویکرد همبست آب و غذا
599
609
FA
علی
محمدی
0000-0002-3467-261X
دانشجوی دکتری علوم و مهندسی آب، گروه مهندسی آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران، ایران
ali.mohammadi@ut.ac.ir
محمد ابراهیم
بنی حبیب
0000-0003-4249-8305
استاد، گروه مهندسی آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران، ایران
banihabib@ut.ac.ir
حسین
یوسفی
0000-0002-6372-5127
دانشیار، گروه انرژی های نو و محیط زیست دانشکدۀ علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران، تهران، ایران
hosseinyousefi@ut.ac.ir
حامد
پورآرام
دانشیار، گروه تغذیۀ جامعه، دانشکدۀ علوم تغذیه و رژیمشناسی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
h-pouraram@tums.ac.ir
.Timothy O
Randhir
استاد، گروه حفاظت محیط زیست، پردیس علوم طبیعی، دانشگاه ماساچوست، آمهرست، آمریکا
randhir@eco.umass.edu
10.22059/ije.2021.325479.1517
سبد غذایی جامعه به عنوان یک ارتباطدهندۀ بخش کشاورزی با منابع آب، میتواند به عنوان شاخصی برای بررسی پایداری زیستمحیطی تأمین غذای جامعه استفاده شود. از اینرو، در پژوهش حاضر همبست آب و غذا برای دو سبد غذایی مطلوب وزارت بهداشت و سبد غذایی فعلی جامعه بررسی شد. نتایج نشان داد از منظر تأثیر سبدهای غذایی بر محیط زیست، سبد غذایی مطلوب وزارت بهداشت رد پای آب آبی برابر با 6/733 مترمکعب/نفر/سال و رد پای آب خاکستری معادل 2/37 مترمکعب/نفر/سال به همراه دارد. در بین 6 گروه غذایی بررسیشده، گروه غذایی گوشت، تخممرغ، حبوبات و مغزها بیشترین سهم در رد پاهای آب را دارد. جایگزینی سبد غذایی مطلوب با سبد غذایی فعلی سبب کاهش برداشتی معادل با 4/371 میلیون مترمکعب/سال از منابع آب سطحی و زیرزمینی کشور و تولید 103 میلیون مترمکعب/سال رد پای آب خاکستری کمتر میشود. در بررسی مطلوبیت اقتصادی سبد غذایی نیز مشخص شد که تأمین سبد غذایی مطلوب وزارت بهداشت، سالانه تقریباً 8850000 تومان/نفر هزینه دارد که حدود 282 هزار تومان کمتر از هزینه تأمین سبد غذایی فعلی جامعه برای هر نفر است. با توجه به آنکه سهم قابل توجهی از هزینه و رد پاهای آب سبد غذایی مطلوب وزارت بهداشت نیز متعلق به گوشت، تخم مرغ، حبوبات و مغزها است، جایگزینی محصولات این گروه با موادغذایی که رد پای آب کمتر، هزینۀ کمتر و موادمغذی کافی را دارند، توصیه میشود. در مجموع، سبد غذایی مطلوب وزارت بهداشت در مقایسه با سبد فعلی جامعه، به عنوان سبد غذایی مناسب از منظر اقتصادی و زیستمحیطی معرفی میشود.
رد پای آب,سبد غذایی مطلوب,همبست آب و غذا,هزینۀ تأمین غذا
https://ije.ut.ac.ir/article_82483.html
https://ije.ut.ac.ir/article_82483_36b8be46250eb3bdd7e223f716d5d546.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
8
2
2021
06
22
چکیده های انگلیسی
1
20
FA
https://ije.ut.ac.ir/article_84876.html
https://ije.ut.ac.ir/article_84876_fa5a1bcf631739e7ac023c054d4e9ca6.pdf