دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
ارزیابی کیفی منابع آب سطحی حوضۀ آبخیز هیو
141
149
FA
حسین
یوسفی
0000-0002-6372-5127
استادیار دانشکدۀ علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران
hosseinyousefi@ut.ac.ir
علی
محمدی
0000-0002-3467-261X
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی اکوهیدرولوژی، دانشکدۀ علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران
ali.mohammadi@ut.ac.ir
یونس
نوراللهی
https://orcid.org/00
استادیار دانشکدۀ علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران
noorollahi@ut.ac.ir
سید جواد
ساداتی نژاد
دانشیار دانشکدۀ علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران
jsadatinejad@ut.ac.irjsadatinejad@ut.ac.ir
10.22059/ije.2016.59641
کیفیت آب در هر محل منعکسکنندۀ اثر عوامل مختلف مانند زمینشناسی، اقلیم و منابع آلایندۀ انسانی است و پایش کیفیت منابع آب اغلب موجب تولید دادههای پیچیدهای میشود که حاوی اطلاعات غنی دربارۀ رفتار منابع آب هستند و نیاز به روشهای مناسبی برای تحلیل و تفسیر دارند. در این مطالعه ارزیابی هیدروژئوشیمیایی منابع آب حوضۀ آبخیز هیو انجام شده است که در غرب شهر هشتگرد قرار دارد. بهمنظور اندازهگیری کاتیونها و آنیونهای اصلی، در سالهای 1393و 1394 از منابع آب سطحی این حوضه نمونهبرداری شد و درمجموع 12 نمونه آب جمعآوری و بررسی شده است. کیفیت آب براساس نمودار ویلکوکس برای نمونههای آب در ردۀ C<sub>2</sub>S<sub>1</sub> قرار گرفت که بهمنظور کشاورزی مناسب است. با توجه به نمودار شولر که بهمنظور تعیین کیفیت کلی آب برای شرب بهکار میرود، آب منطقه در ردۀ قابل قبول قرار گرفته است و با مقایسۀ نتایج بهدستآمده با استانداردهای ایران و جهان، مصرف آن از لحاظ شرب بدون مانع است. با توجه به نمودار پایپر که نشاندهندۀ تیپ هیدروشیمیایی آب است، مشخص شد که منابع آب سطحی حوضۀ آبخیز هیو در ردۀ CaSO<sub>4</sub> (انیدریت) است که نشاندهندۀ وجود سنگهای تبخیری در این منطقه و CaHCO<sub>3</sub> که بیانگر آبهای سخت است.<br /> <br /> <strong> </strong>
حوضۀ آبخیز هیو,شولر,کیفیت آب,منابع آب,ویلکوکس
https://ije.ut.ac.ir/article_59641.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59641_26f36d28f056a0018d6fed00d1d064e8.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
بررسی آلودگی آب زیرزمینی دشت ملکان به آرسنیک
151
166
FA
حسین
نوروزی
کارشناس ارشد هیدروژئولوژی، دانشکدۀ علوم طبیعی، گروه علوم زمین، دانشگاه تبریز
hosseinnorouzi168@yahoo.com
عطاالله
ندیری
0000-0001-9211-0546
استادیار هیدروژئولوژی، دانشکدۀ علوم طبیعی، گروه علوم زمین، دانشگاه تبریز
nadiri@tabrizu.ac.ir
اصغر
اصغری مقدم
استاد هیدروژئولوژی، دانشکدۀ علوم طبیعی، گروه علوم زمین، دانشگاه تبریز
moghaddam@yahoo.com
10.22059/ije.2016.59646
از آنجا که در زمینۀ وضعیت پراکنش عناصر سنگین در آبهای زیرزمینی دشت ملکان اطلاعاتی وجود ندارد، این مطالعه با هدف بررسی فلزات سنگین، بهخصوص آرسنیک در آب زیرزمینی و تعیین عوامل مهم بر آنومالی آرسنیک این دشت انجام پذیرفت. به همینمنظور، نمونهبرداری از منابع آب زیرزمینی انجام شد و آنالیزهای هیدروشیمیایی در آزمایشگاه آبشناسی دانشگاه تبریز انجام شد. همچنین برخی عناصر سنگین از قبیل آهن، آلومینیوم، منگنز، آرسنیک و کروم با روش جذب اتمیـ کوره گرافیتی در آزمایشگاه کنترل کیفی آبـ فاضلاب تبریز اندازهگیری شدند. در مطالعۀ حاضر روش Random Forest (RF) که یک روش یادگیری مبتنی بر دستهای از درختهای تصمیم است، برای ارزیابی احتمال آلودگی آرسنیک پیشنهاد شده که تا کنون در این زمینه استفاده نشده است. روش RF نسبت به روشهای دیگر مزایایی مانند دقت پیشبینی زیاد، توانایی در یادگیری روابط غیرخطی، توانایی زیاد در تعیین متغیرهای مهم در پیشبینی و ماهیت غیرپارامتری دارد. براساس پیشبینی مدل RF، مقدار قابلیت انتقال، نیترات، هدایت هیدرولیکی و وجود شهرها بهعنوان تأثیرگذارترین پارامترها در وجود آنومالی آرسنیک شناخته شدند. وجود همبستگی زیاد بین مقادیر نیترات و آرسنیک، به منشأ انسانزاد آنومالی آرسنیک، بهخصوص بهدلیل نبود شبکۀ فاضلاب ارتباط پیدا میکند. همچنین آلودگی قسمت جنوب شرقی آبخوان را میتوان به منشأ زمینزاد ناشی از سولفیدهای آرسنیک درون شکستگیهای موجود در مارنهای میوسن ربط داد. بر اساس نقشۀ بهدستآمده از مدل، 13درصد از وسعت منطقۀ مطالعهشده در محدودۀ آسیبپذیری یا احتمال آلودگی بسیارکم، 53 درصد در محدودۀ آسیبپذیری کم، 21 درصد در محدودۀ آسیبپذیری متوسط، 5/11 درصد در محدودۀ آسیبپذیری زیاد و 5/1 درصد در محدودۀ آسیبپذیری بسیارزیاد نسبت آرسنیک قرار میگیرد.
آب زیرزمینی,آرسنیک,دشت ملکان,قابلیت انتقال,نیترات,Random forest
https://ije.ut.ac.ir/article_59646.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59646_af0ae6225a36b8d4711fe170207f71d5.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
بررسی غلظت آلومینیوم، آهن، منگنز، کروم و کادمیوم در آب زیرزمینی دشت اشنویه
167
179
FA
اصغر
اصغری مقدم
استاد گروه علوم زمین، دانشکدۀ علوم طبیعی، دانشگاه تبریز
moghaddam@tabrizu.ac.ir
علی
آدی گوزل پور
دانشجوی کارشناسی ارشد/دانشگاه تبریز
aliadigozal@yahoo.com
10.22059/ije.2016.59648
از بحثهای مهم در آبهای زیرزمینی، آلودگی آب ناشی از فلزات سنگین است. فلزات سنگین با توجه به ثبات شیمیایی، تجزیهپذیری ضعیف و داشتن قدرت تجمع زیستی در بدن موجودات زنده، بهسرعت به آلایندههای سمی تبدیل میشوند. با توجه به آلودگی روزافزون منابع آب قابل بهرهبرداری و اهمیت پایش مداوم آنها، در این تحقیق غلظت آلومینیوم، آهن، منگنز، کادمیوم و کروم منابع آب زیرزمینی دشت اشنویه و تعیین اندیس اشباع برای آلومینیوم، آهن و منگنز ارزیابی شد. از اینرو، در تحقیق حاضر از 15 نمونه آب انتخابی دشت در شهریور 1394 با توزیع یکنواخت نمونهبرداری شد، سپس نمونهها توسط دستگاه جذب اتمی آنالیز شدند. نتایج با استفاده از نرمافزار GIS Arc و در مقایسه با مقادیر استاندارد سازمان بهداشت جهانی ترسیم شد. با استفاده از نرمافزار (PHREEQC) اندیس اشباع نمونهها محاسبه شد. بررسیها نشان داد 33/33 درصد از نمونهها غلظت آلومینیوم بیشتر از حد مجاز سازمان بهداشت جهانی را دارند و در بقیۀ غلظت فلزات کمتر از غلظت استاندارد هستند. غیر از آلومینیوم آلودگی دشت به فلزات سنگین در مرز خطر نیست، ولی بهعلت عمق کم آب زیرزمینی و فعالیتهای شدید کشاورزی بهطور قطع در درازمدت خطرات زیستمحیطی زیادی در پی خواهد داشت. بنابراین، باید دربارۀ پسابهای صنعتی، استفاده از سموم کشاورزی و آب برگشتی کشاورزی اقدامات کنترلی صورت گیرد. توسعۀ صنعتی منطقه باید با درنظرگرفتن خطرات احتمالی ناشی از آلودگی فلزات سنگین با برنامههای کنترلی و پایش مستمر آبهای زیرزمینی صورت پذیرد.
آب زیرزمینی,آلودگی,اندیس اشباع,دشت اشنویه,فلزات سنگین
https://ije.ut.ac.ir/article_59648.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59648_ee1bdf22b7dfda2044ee4088f04f901f.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
بررسی و ارزیابی تأثیرات تغییر اقلیم بر پارامترهای هیدرواقلیمی حوضۀ سد اکباتان (استان همدان)
181
194
FA
هادی
نظری پویا
دانشجوی دکتری جغرافیا اقلیمشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران
hnpoya@yahoo.com
پرویز
کردوانی
استاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران، ایران
p.kardavany@yahoo.com
عبدالرضا
فرجی راد
استاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران، ایران
a.farajirad@yahoo.com
10.22059/ije.2016.59656
تغییر اقلیم یکی از عوامل مهمی است که بخشهای مختلف زندگی انسان روی کرۀ زمین را تحت تأثیر قرار خواهد داد و تأثیرات زیانباری بر منابع زیستمحیطی، اقتصادی اجتماعی و بهویژه منابع آب، با تغییر در بارندگی، مقدار و زمان وقوع رواناب خواهد داشت. یکی از راهکارهای کاهش تأثیرات ناشی از تغییر اقلیم، ارزیابی تأثیرات آن بر بارندگی، دما و رواناب در هر منطقه است. در این تحقیق عدم قطعیت تأثیرات ناشی از تغییر اقلیم بر دما، بارندگی و رواناب در حوضۀ آبخیز سد اکباتان با استفاده از مقایسۀ مدلهای HadCM3MPEH5, وIPCM4 تحت دو سناریوی A2 و B1 برای دورۀ 2045- 2065 ارزیابی شده است. بنابراین، ابتدا کارایی مدل LARS-WG برای ریزمقیاسنمایی متغیرهای بارش و دما تعیین و سپس مدل هیدرولوژیکی IHACRES بهمنظور شبیهسازی رواناب بررسی شد. در نهایت، اطلاعات ماهانۀ بارندگی، دما و رواناب برای دورۀ 2045ـ 2065 نسبت به دورۀ پایۀ 1983ـ 2010 بررسی شدند. نتایج نشان میدهد میزان دمای متوسط سالانۀ دورۀ 2045ـ 2065 طبق سناریوی A2، 12/2 و B1، 12/1 درجۀ سانتیگراد افزایش و میزان بارندگی طبق سناریوی A2، 1/6- و B1، 4/1- درصد کاهش مییابد. همچنین طبق سناریوی A2 میزان رواناب 2/17- درصد و B1، 19/4- درصد کاهش مییابد. با درنظرگرفتن عدم قطعیت مدلهای اقلیمی تحت دو سناریوی A2 و B1 مقدار دمای حوضه افزایش و بارندگی کاهش مییابد و این تغییرات تأثیرات منفی زیادی بر رواناب حوضه خواهد داشت.
<strong> </strong>
<strong> </strong>
تغییر اقلیم,رواناب,عدم قطعیت,مدل IHACRES,LARS-WG
https://ije.ut.ac.ir/article_59656.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59656_496dfcbcdaf389e1539837be6072d577.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
بررسی و پیش بینی دبی رودخانه های قزل اوزن و شاهرود
195
204
FA
امین
بابایی مقدم
دانشجوی کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی، مهندسی آب، دانشگاه گیلان
aminbabaii@yahoo.com
محمدرضا
خالدیان
دانشیار، گروه مهندسی آب دانشکدۀ علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان
khaledian@guilan.ac.ir
علی
شاهنظری
دانشیار، گروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
aliponh@yahoo.com
محمدرضا
مرتضی پور
کارشناس ارشد شرکت سهامی آب منطقه ای گیلان
mkh572000@yahoo.com
10.22059/ije.2016.59658
هدف مطالعۀ حاضر بررسی میزان تغییرات دبی دو رودخانۀ شاهرود و قزلاوزن در راستای تولید پایدار برنج در استان گیلان است. برای رسیدن به این هدف از 4 آزمون تحلیل روند شامل سن، منکندال، رگرسیون خطی و اسپیرمن استفاده شد. برای انجام این تحقیق از دادههای دبی رودخانه بهترتیب 49 و 37 سالۀ رودخانههای قزلاوزن و شاهرود استفاده شد. نتایج بهدستآمده از همۀ آزمونها در دورههای فصلی و سالانه مشابه بود. نتایج همۀ آزمونها کاهش معنادار دبی رودخانههای قزلاوزن و شاهرود را نشان داد. همچنین برای دورههای ماهیانه از دو آزمون منکندال و اسپیرمن استفاده شد که در این دوره نیز هر دو آزمون نتایج مشابهی نشان دادند که بیانگر کاهش دبی در طول دوره بود. در هر دو رودخانه در طول دوره بهطور سالیانه میزان دبی از سال نخست تا سال آخر بررسیشده بهمیزان 60 درصد کاهش داشته است. در این مطالعه تغییرات بارندگی و دمایی در استان نیز بررسی شد و نتایج نشان داد میزان بارندگی بهطور معناداری کاهش و میزان دما افزایش یافته است. از نتایج این پژوهش میتوان در پیشبینی خشکسالیهای آتی، برنامهریزی آبیاری و مدیریت بههمپیوستۀ منابع آب منطقه استفاده کرد.
اسپیرمن,رگرسیون,سن,منکندال
https://ije.ut.ac.ir/article_59658.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59658_c70aac2bfca10f8bafd67416edee241e.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
پایش و تخمین خشکسالی ایستگاه های شرق دریاچۀ ارومیه با استفاده از مدل عصبیـ فازی تطبیقی
205
218
FA
فرخ
اسدزاده
استادیار گروه علوم خاک، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ارومیه
f.asadzadeh@urmia.ac.ir
مطلب
بایزیدی
استادیار گروه مهندسی آب دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج
m.byzdi@gmail.com
مهری
کاکی
کارشناسی ارشد مهندسی منابع آب، دانشگاه تبریز
mehrikaki67@gmail.com
10.22059/ije.2016.59661
خشکسالی بهعنوان پدیدهای اقلیمی تحت تأثیر عوامل گوناگونی است؛ یکی از نمادهای مهم وقوع خشکسالی کاهش میزان بارندگی است. ارزیابی و پایش خشکسالی اهمیت زیادی در برنامهریزی و مدیریت منابع آب دارد. با توجه به شرایط اخیر در حوضۀ آبریز دریاچۀ ارومیه و روند خشکشدن بیسابقۀ آن، ارزیابی خشکسالی در این منطقه در حال حاضر ضرورتی انکارناپذیر بهحساب میآید. بدینمنظور در تحقیق حاضر با جمعآوری دادههای 11 ایستگاه بارانسنجی در دشتهای مراغه و تبریز در شرق حوضۀ آبریز دریاچۀ ارومیه، به ارزیابی خشکسالی با استفاده از شاخص استاندارد بارش SPI در مقیاسهای زمانی 9، 12 و 24 ماهه اقدام شد. سپس، خشکسالیها با مدل عصبیـ فازی تطبیقی تخمین زده شد. نتایج این پژوهش نشان داد شدیدترین خشکسالی با شدت 07/4- در ایستگاه بناب در مقیاس زمانی 9 ماهه و در مهرماه 1363 رخ داده است. طولانیترین دورۀ خشکسالی در ایستگاههای هروی، سعیدآباد و مراغه و کوتاهترین دورۀ خشکسالی در ایستگاههای زینجاب، تبریز و لیقوان با کمترین شدتها رخ دادند. نتایج تخمین خشکسالیها با مدل عصبیـ فازی تطبیقی نشان داد مدل ANFIS توانایی مطلوبی در برآورد شاخص خشکسالی در منطقه دارد و بیشترین ضریب تبیین در ایستگاه مراغه (829/0 = r<sup>2</sup>) برای مقیاس زمانی 24 ماهه و کمترین ضریب تبیین در ایستگاه سعیدآباد (480/0 = r<sup>2</sup>) برای مقیاس زمانی 9 ماهه با استفاده از مدل ANFIS بهدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد مدل سیستم استنتاج عصبیـ فازی تطبیقی در تخمین خشکسالی در مقیاس زمانی طولانیمدت دقت زیادی داشته است.
خشکسالی,دشت تبریز,دشت مراغه,سیستم استنتاج عصبیـ فازی تطبیقی,شاخص SPI
https://ije.ut.ac.ir/article_59661.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59661_a933a3ff6cc45a136fe07aea85c7c14e.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
پهنه بندی خطر فرسایش خندقی با استفاده از مدل دمپسترـ شفر در حوضۀ آبخیز قرناوه، استان گلستان
219
231
FA
کاظم
صابر چناری
دانشجوی دکتری مهندسی آبخیزداری، دانشکدۀ مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
saber.h64@gmail.com
عبدالرضا
بهره مند
دانشیار گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکدۀ مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
abdolreza.bahremand@yahoo.com
واحد بردی
شیخ
دانشیار گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکدۀ مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
v.sheikh@yahoo.com
چوقی بایرام
کمکی
استادیار گروه مدیریت مناطق بیابانی، دانشکدۀ مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
bkomaki@gmail.com
10.22059/ije.2016.59663
هدف از این تحقیق پهنهبندی خطر فرسایش خندقی با استفاده از مدل دمپسترـ شفر در حوضۀ آبخیز قرناوۀ استان گلستان است. بدینمنظور ابتدا نقشۀ پراکنش پهنهای خندقهای (متغیر وابسته) حوضۀ آبخیز قرناوه با استفاده از بازدیدهای میدانی و تصاویر ماهوارهای با مقیاس 1:200000 در محیط ArcGIS تهیه شد. 70 درصد از کل پهنههای خندقی برای تهیۀ نقشۀ پهنهبندی خطر و 30 درصد آن برای اعتبارسنجی مدل در نظر گرفته شد. در گام بعدی 7 لایۀ اطلاعاتی درصد شیب، جهت شیب، انحنای سطح، سنگشناسی، کاربری اراضی، فاصله از رودخانه، و فاصله از جاده بهعنوان عوامل مؤثر (متغیر مستقل) بر ایجاد فرسایش خندقی انتخاب و در نرمافزار ArcGIS رقومی شد. از ترکیب متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، مقدار تراکم خندق در هر کلاس عامل محاسبه و نرخدهی طبقات براساس روابط موجود در مدل دمپسترـ شفر صورت گرفت. در نهایت، با جمع جبری نقشههای وزنی بهدستآمده نقشۀ پهنهبندی خطر فرسایش خندقی بهدست آمد. نتایج طبقهبندی مدل نشان داد از کل پهنههای خندقی در نظر گرفتهشده برای مرحلۀ اعتبارسنجی مدل در حوضۀ آبخیز قرناوه 06/68 درصد در طبقۀ خطر زیاد و بسیارزیاد قرار میگیرند. همچنین نتایج اعتبارسنجی مدل با استفاده از منحنی مشخصۀ عملکرد نسبی و سطح زیرمنحنی آن نشان داد مدل دمپسترـ شفر با دقت 1/96 درصد و انحراف معیار 003/0 برای پهنهبندی خطر فرسایش خندقی منطقۀ مطالعهشده مناسب است.
پهنه بندی خطر,حوضۀ آبخیز قرناوه,دمپسترـ شفر,فرسایش خندقی
https://ije.ut.ac.ir/article_59663.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59663_76240aa4dd2b0269134a42eb65caa6ed.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
تأثیر تغییر اقلیم بر بیلان آب زیرزمینی دشت شهرکرد در دورههای آتی
233
242
FA
زهرا
مسماریان
کارشناس ارشد مهندسی منابع آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
mesmarianz@yahoo.com
علیرضا
مساح بواتی
دانشیار، گروه منابع آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
armassah@yahoo.com
سامان
جوادی پیربازاری
0000-0003-1008-0254
استادیار، گروه منابع آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
javadis@ut.ac.ir
10.22059/ije.2016.59664
انتشار روزافزون گازهای گلخانهای، موجب گرمترشدن کرۀ زمین میشود. پدیدۀ گرمایش جهانی و تغییر اقلیم بهدستآمده از آن، تأثیرات شایان توجهی بر سامانههای مختلف نظیر منابع آب، کشاورزی و محیط زیست دارد. در این تحقیق اثر تغییر اقلیم بر بیلان و نوسانات آبخوان تحت دو سناریوی مختلف بهرهبرداری از چاهها بررسی شد. بدینمنظور از نرمافزار GMS برای شبیهسازی تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت شهرکرد تحت تأثیر تغییر اقلیم در دورۀ 2015ـ 2029 استفاده شده است. مدل تهیهشده، در دو حالت ماندگار و غیرماندگار واسنجی و صحتسنجی شد. سپس از خروجی مدل HadCM3-A2 برای تولید دما و بارش منطقه در دورۀ 2015ـ 2029 استفاده و این دادهها بهوسیلۀ نرمافزار LARS-WG برای منطقۀ مطالعاتی ریزمقیاس شدند. بهمنظور برنامهریزی بهتر برای آبخوان مطالعهشده، دو سناریوی ادامۀ بهرهبرداری با 10 و 20 درصد افزایش در دورۀ 2015ـ 2029 در نظر گرفته شد. مطابق نتایج بهدستآمده بارندگی سالانه در منطقۀ مطالعهشده در دورۀ 2015ـ 2029 بهطور متوسط 12 درصد افزایش و دمای سالانه بهطور متوسط 4/0 درجۀ سلسیوس افزایش مییابد. همچنین بر اثر افزایش بهرهبرداری از چاهها در دورۀ آتی بهمیزان 10 و 20 درصد تحت تأثیر تغییر اقلیم، ذخیرۀ آبخوان بهترتیب به مقدار 3/6 و 94/10 میلیون مترمکعب کاهش مییابد.
<strong> </strong>
آبخوان دشت شهرکرد، تغییر اقلیم، AOGCM,GMSWGLARS
https://ije.ut.ac.ir/article_59664.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59664_6867727c347e13188d2adcc40bdccd58.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
تحلیل هیدرولوژیکی مخزن سد قشلاق و برداشت بهینه از آن برمبنای تحلیل خشکسالیهای حوضۀ رودخانه
243
254
FA
مهری
کاکی
کارشناس ارشد مهندسی منابع آب، دانشگاه تبریز
mehry.kaki@gmail.com
احمد
فاخری فرد
استاد گروه مهندسی آب، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه تبریز
fakheri@tabrizu.ac.ir
مطلب
بایزیدی
استادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، ایران
m.byzedi@gmail.com
سینا
شکیبا
کارشناس ارشد زمینشناسی زیستمحیطی، دانشگاه ارومیه
sina.shakiba69@gmail.com
10.22059/ije.2016.59665
در بیشتر شهرهای ایران برای تأمین نیازهای شرب، کشاورزی و صنعتی از مخازن سدهای در حال بهرهبرداری استفاده میشود، اما بهدلیل نبود قانون بهرهبرداری مناسب یا متوازننبودن میزان تقاضا و حجم مخزن (از زمان ساخت تا کنون)، باید دستورات بهرهبرداری مناسب برحسب شرایط موجود تغییر یابد. بررسی عملکرد حجم ذخیرۀ مخزن سد قشلاق از نظر بیشترین برداشت بهینۀ مطمئن برای مصرف کشاورزی و با فرض تأمین 100 درصد آب شرب و تعیین میزان حجم ذخیره، هدف مطالعۀ حاضر است. برای اینمنظور از روش برنامهریزی خطی در محیط متلب استفاده شد. دورۀ بحرانی 51 ماه بهروش هربست بهدست آمد و براساس آن مقدار بهینۀ آب آزادشده برای تأمین آب کشاورزی در دورۀ آماری (مهر 1366 تا شهریور 1391) 334/1 میلیون مترمکعب بهدست آمد. با مقایسۀ پتانسیل مصرفی کشاورزی منطقه و میزان برداشت بهینۀ محاسبهشده مشخص شد که فقط 60 درصد از نیازها برآورده شده و این مقدار نیاز آبیاری ماههای تیر (2/2 میلیون مترمکعب)، مرداد (47/2 میلیون مترمکعب) و شهریور (29/2 میلیون مترمکعب) را تأمین نکرده است. ضریب همبستگی بین مقادیر حجم ذخیرۀ ماهانۀ بهدستآمده از بهینهسازی و حجم ذخیرۀ ماهانۀ واقعی در مخزن 84/0 بهدست آمد. نتایج نشان داد بیشترین ذخیرۀ ماندگاری در حجم 162 میلیون مترمکعب (که برابر 4/3 حجم مخزن است) با احتمال (50 درصد) رخ میدهد. همچنین از برازش توزیعهای آماری بر مقادیر سرریزها طی دورۀ آماری مشخص شد که بهترین توزیع با کمترین خطا، توزیع گامبل است. بهطور کلی، نتایج بهینهسازی نشان داد بهکارگیری برنامهریزی خطی میتواند کاربران را در استفادۀ بهینه از منابع آبی برای مصارف کشاورزی و صنعتی کمک کند.
<strong> </strong>
برنامهریزی خطی (LP),بهینهسازی,حجمهای ماندگار,خشکسالی,هربست
https://ije.ut.ac.ir/article_59665.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59665_984287e9f05a5a7e399cf0019e81fe9f.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
تغییر روش آبیاری کشاورزان در قالب ابزار سیاستی پرداخت بهای خدمات اکوسیستمی (PES) بهمنظور احیای دریاچۀ ارومیه
255
266
FA
مصطفی
پناهی
استادیار گروه اقتصاد محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
m.panahi@srbiau.ac.ir
علیرضا
دانشی
دانش آموختۀ کارشناسی ارشد رشتۀ مهندسی آبخیزداری، دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس، نور
alirezadaneshi91@yahoo.com
مهدی
وفاخواه
0000-0002-8113-9113
دانشیار گروه علوم و مهندسی آبخیزداری، دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس، نور
vafakhah@modares.ac.ir
10.22059/ije.2016.59669
از میان تجربیات مدیریتی شناختهشده برای صیانت از منابع زیستی کمیاب، «پرداخت بهای خدمات اکوسیستمی (PES)»، یکی از ابزارهای سیاستی اثربخش در مدیریت چنین منابعی است و استفاده از آن با اقبالی فزاینده در دنیا روبهرو شده است. به همیندلیل در تحقیق حاضر با تبیین نقش اینگونه ابزار سیاستی در تشویق کشاورزان به اصلاح سیستم آبیاری بهمنظور کاهش فشار به منابع آبی حوضۀ آبخیز سیمینهرود، ارزیابی فنی و اقتصادی اجرای آن انجام شده است. براساس نتایج بهدستآمده طرح تشویق کشاورزان به تغییر روشهای مرسوم آبیاری در اراضی زراعی تحت تملک خود نخست مقبولیت بسیار زیادی در بین بهرهبرداران حوضه دارد و 45/91 درصد از بهرهبرداران، تمایل خود را به استفاده از روش آبیاری تحتفشار ابراز کردهاند. دوم اینکه از نظر فنی و اقتصادی، اجرای چنین طرحی نسبت منفعت به هزینهای معادل 98/3 دارد و امکان کاهش تقاضای سالانهای حدود 283 میلیون مترمکعب از منابع آب سیمینهرود برای انجام فعالیتهای کشاورزی در اختیار میگذارد. بنابراین، تعمیم برنامۀ تغییر در سیستم آبیاری به تمام زیرحوضههای دریاچۀ ارومیه کارایی بسیار زیادی دارد و میتواند میزان عرضۀ آب مورد نیاز برای اقدامات احیائی دریاچه را به مقدار شایان توجهی افزایش دهد.
<strong> </strong>
<strong> </strong>
ارزش گذاری اقتصادی,انتقال منافع,دریاچۀ ارومیه,مدیریت آب
https://ije.ut.ac.ir/article_59669.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59669_1d699d284a952317603d801c26ba8bbb.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
رابطۀ ویژگیهای فیزیکی حوضه های آبخیز و دبی های حداقل با دوره های برگشت متفاوت (بررسی موردی: حوضة آبخیز کشف رود)
267
277
FA
مریم
آذرخشی
استادیار دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تربت حیدریه
m.azarakhshi@torbath.ac.ir
سید جواد
سعادت پور
کارشناسی ارشد آبخیزداری، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تربت حیدریه
javid.saadatpour@gmail.com
علیرضا
اسلامی
استادیار پژوهشکدۀ حفاظت خاک و آبخیزداری کشور، تهران
eslamiar72@gmail.com
10.22059/ije.2016.59670
تحلیل منطقهای از مهمترین روشهای برآورد دبی جریانهای حداقل در مناطق فاقد آمار است. بررسی ارتباط متغیرهای مؤثر بر خشکسالی هیدرولوژیکی بهعنوان مهمترین راهکار در مقابله و کاهش خسارتهای ناشی از آن مطرح است. در این پژوهش از دادههای 25 سالۀ 20 ایستگاه آبسنجی واقع در حوضۀ آبخیز کشفرود برای تحلیل جریانهای حداقل استفاده شده است. حداقل جریان ایستگاهها با تداومهای 7 و 15 روزه محاسبه شد و با استفاده از تحلیل فراوانی توزیع آماری لوگ پیرسون تیپ 3 مناسبترین توزیع تشخیص داده شد. سپس، جریانهای حداقل با دورۀ بازگشتهای 2، 5، 10، 25، 50 و 100 ساله محاسبه شد. پس از محاسبۀ ویژگیهای فیزیکی حوضههای مورد تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی، در دو مرحله مؤثرترین پارامترها در تخمین جریانهای حداقل شناسایی شدند. سپس با استفاده از تحلیل خوشهای حوضههای موجود به دو منطقۀ همگن تقسیم و با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیرۀ خطی مدلهای منطقهای استخراج شد. نتایج نشان داد عوامل اول و دوم بهترتیب 1/66 و 2/24 درصد واریانسها را بیان میکنند. مساحت، شیب متوسط و تراکم زهکشی حوضۀ آبخیز مهمترین پارامترها در برآورد شاخصهای جریان حداقل هستند و بهترتیب در 100، 79 و 79 درصد معادلات معنادار رگرسیونی در مناطق همگن A و B دخالت دارند. همچنین مدلهای ارائهشده برای مناطق همگن در مقایسه با مدلهای کل منطقه، با توجه ضریب تبیین بالا و خطای استاندارد کمتر دقت بیشتری دارند.
<strong> </strong>
آنالیز منطقه ای,ارزش ویژه,تابع توزیع,خشکسالی هیدرولوژیکی,سری زمانی
https://ije.ut.ac.ir/article_59670.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59670_093b9b2db67fc927c8db2b72b551118a.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
شناسایی مکان های دارای پتانسیل استحصال آب باران حوضۀ آبخیز سراب صیدعلی الشتر با استفاده از دو روش NRCS- CN و سیستم پشتیبانی تصمیم گیری (DSS) مبتنی بر GIS
279
291
FA
پروین
نورمحمدی
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی آبخیزداری، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه لرستان
pnoormohamadi93@gmail.com
علی
حقی زاده
استادیار گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه لرستان
alihaghi20@gmail.com
ناصر
طهماسبی پور
استادیار گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه لرستان
ntahmasebipour@yahoo.com
حسین
زینی وند
استادیار گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه لرستان
hzeinivand@gmail.com
10.22059/ije.2016.59671
جمعآوری رواناب برای به حداقلرساندن تلفات و تقویت ذخایر آبی در حوضههای آبخیز استفاده میشود. کشورهایی که مانند برخی مناطق ایران کمبود آب دارند، با توزیع نامناسب بارندگی مواجهاند. با گسترش مصرف منابع آبی، استفادۀ اصولی از رواناب بهدستآمده از بارش میتواند در جهت رفع مشکل کمبود آب مؤثر واقع شود. بهمنظور برآورد رواناب در حوضههای آبخیز روشهای تجربی و مدلهای ریاضی مختلفی وجود دارد. یکی از این مدلها، مدل شمارۀ منحنی (NRCS - CN) است که در تحقیق حاضر اساس تولید نقشۀ ارتفاع رواناب است. هدف از این تحقیق شناسایی مناطق دارای پتانسیل جمعآوری آب باران (برای تغذیۀ مصنوعی آبخوان بهروش حوضچۀ تغذیه و ذخیرۀ سطحی بهروش بانکتبندی و تراسبندی) در حوضۀ آبخیز سراب صیدعلی بهروش (NRCS - CN) و DSS است. به این صورت که در محیط نرمافزار GIS بعد از تهیۀ نقشۀ رواناب، از 6 لایۀ اطلاعاتی دیگر شامل زمینشناسی، گسل، تراکم آبراههها، کاربری اراضی، بافت خاک و شیب و از 2 روش If و WOA بهمنظور وزندهی، رتبهدهی و تلفیق 7 لایۀ موجود استفاده شد و از بین نقشههای نهایی بهدستآمده از دو روش یادشده<strong>، </strong>نقشههای با صحت بیشتر انتخاب و با درنظرگرفتن مسائل اقتصادی – اجتماعی با 3 نقشۀ فاصله از اراضی آبی، اراضی دیم و مناطق مسکونی در قالب سیستم پشتیبانی تصمیمگیری (DSS) تلفیق شدند و نقشههای نهایی با عنوان نقشۀ مناطق مستعد تغذیۀ مصنوعی و نقشۀ مناطق مستعد ذخیرۀ سطحی آب باران بهدست آمد.
<strong> </strong>
<strong> </strong>
<strong> </strong>
<strong> </strong>
<strong> </strong>
استحصال آب باران,حوضۀ آبخیز سراب صیدعلی,(NRCS- CN),(DSS),GIS
https://ije.ut.ac.ir/article_59671.html
https://ije.ut.ac.ir/article_59671_30d2546d263bf6209d13c95fe6096193.pdf
دانشکده علوم و فنون نوین
دانشگاه تهران
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6101
3
2
2016
06
21
چکیده های انگلیسی
1
12
FA
10.22059/ije.2016.60016
https://ije.ut.ac.ir/article_60016.html
https://ije.ut.ac.ir/article_60016_c2a1bfb9bfdf69dc35e3b04402f0d6b8.pdf