2024-03-29T19:27:58Z
https://ije.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9564
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
تغییرات آبوهوایی و بهرهبرداری از رویکرد WEF Nexus شهری برای بهرهگیری از منابع موجود در شهر بروجرد
محمدرضا
گودرزی
رضا
پیریائی
میررحیم
موسوی
با توجه به متغیرهای هیدرولوژیکی از جمله بارش و دما که تحت تأثیر تغییرات اقلیمی بوده و در شبیهسازی فرایند آب، غذا و انرژی مؤثرند، بررسی تغییرات یادشده و بهرهبرداری از رویکرد WEF Nexus شهری برای بهرهگیری از منابع موجود، ضروری است. با در نظر گرفتن محدودیت منابع آب و ارزش آن در کشاورزی، بهکارگیری راهکارهای نوآورانه برای صرفهجویی در مصرف و استفادۀ بهینه از آب موجود، امری مهم است. در حال حاضر، معتبرترین ابزار تولید سناریوهای اقلیمی، مدلهای سهبعدی جفتشدۀ گردش عمومی جو- اقیانوس هستند. در پژوهش حاضر سعی شده است از منابع آب موجود برای توسعۀ پایدار شهری با توجه به تغییرات اقلیمی استفاده شود. برای انجام پژوهش حاضر از خروجی مدل HADGEM2 تحت دو سناریوی انتشار RCP2.6 و RCP8.5 مربوط به پنجمین گزارش ارزیابی هیئت بینالدول تغییر اقلیم بهره گرفته و رویکرد WEF Nexus شهری برای منطقۀ مطالعاتی شهر بروجرد استفاده شد. نتایج نشان داد در دورۀ آتی دما بین 5/1 تا 3 درجۀ سانتیگراد افزایش خواهد داشت. همچنین، بارش در سناریوی RCP2.6 تا 20 میلیمتر افزایش و در سناریوی RCP8.5 تا 40 میلیمتر کاهش خواهد داشت. نتایج WEF Nexus نشان داد کشاورزی متمرکز شهری بهترتیب 29/21 و 272 درصد تقاضای محلی میوه و سبزیجات را برآورده کرده و برداشت آب باران، 6/3 درصد تقاضای منابع آب شیرین را تأمین میکند. همچنین، چرخۀ فاضلاب شهری و مصرف دوباره، تقاضای آب برای آبیاری کشاورزی شهری را تأمین میکند. تولید الکتریسیته و بیوگاز از پسماندهای شهری میتواند روزانه 08/1 درصد فعلی الکتریسیته را تأمین کند که هزینۀ مدیریت فاضلاب ممکن است از نوسازی و عملیات جدید فاضلاب شهری کمتر باشد.
تغییرات آبوهوایی
شهر بروجرد
کشاورزی شهری
مدل HADGEM2
WEF Nexus
2019
09
23
569
584
https://ije.ut.ac.ir/article_72462_536d08ecb4243baed68af6d3c67dab11.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
امکانسنجی پایش سیلاب با استفاده از دستگاه تیکهنگاری صوتی رودخانهای و تعیین دقت اندازهگیری، حداقل و حداکثر برد اندازهگیری
مسعود
بحرینی مطلق
رضا
روزبهانی
مرتضی
افتخاری
حمید
کاردان مقدم
مهدی
عباسی
کمال
محتشم
پایش سیلاب و اندازهگیری دقیق موج سیل بهمنظور مدیریت آن اهمیت دارد. روش تیکهنگاری صوتی مبتنی بر دانش صوتیات از فناوریهای نوین پایش رودخانهها و اندازهگیری موج سیل است. در این روش دو دستگاه تیکهنگاری صوتی در دو طرف رودخانه قرار میگیرند و با ارسال و دریافت امواج صوتی، خصوصیات جریان را اندازهگیری میکنند. در مطالعۀ حاضر محاسبۀ کمترین و بیشترین برد و دقت اندازهگیری سرعت جریان در رودخانههایی با عرضهای مختلف بررسی شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد کمترین برد اندازهگیری با استفاده از ام- سیکونس درجۀ ۷، برابر ۱۹ متر است که در این فاصله دقت اندازهگیری سرعت جریان بسیار کم و حدود ۲0 سانتیمتر بر ثانیه است. در روش تیکهنگاری صوتی با افزایش فاصلۀ بین دستگاههای تیکهنگاری صوتی، دقت اندازهگیری افزایش مییابد. از این رو، دقت اندازهگیری سرعت جریان در فاصلۀ ۱۰۰ و ۲۰۰ متری بهترتیب 5/3 و ۲ سانتیمتر بر ثانیه برآورد شد. همچنین، بیشترین برد اندازهگیری با استفاده از ام- سیکونس درجۀ 12 حدود ۱۹۵۵ متر با دقت 2/0 سانتیمتر بر ثانیه بهدست آمد. با توجه به مطالعات پیشین در خصوص پایش سیلاب با استفاده از این روش و ارزیابی روش یادشده در مطالعۀ حاضر، بهکارگیری این روش به منظور پایش پیوستۀ جریان و اندازهگیری به هنگام موج سیل در رودخانههای عریض کشور برای کمک به تصمیمگیری مدیران منابع آب پیشنهاد میشود.
: اندازهگیری موج سیلاب
پایش به هنگام جریان
دستگاه تیکهنگاری صوتی ۳۰ کیلوهرتز
2019
09
23
585
592
https://ije.ut.ac.ir/article_72459_b85e22e19fcb7314ed69b82f53be6012.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
شبیهسازی – بهینهسازی منابع آب، با هدف حداقلسازی عدم تأمین نیازها و حداقلسازی برداشت از منابع آبهای زیرزمینی (مطالعۀ موردی: حوضۀ زاهدان)
محمد
عرفانیان
سید آرمان
هاشمی منفرد
عبدالرضا
صمیمی
بهاره
پیرزاده
هدف از انجام پژوهش حاضر، شبیهسازی و بهینهسازی بهرهبرداری از منابع آبی شهرستان زاهدان طی 20 سال آینده تحت سناریوهای مختلف مدیریتی است. برای رسیدن به شرایط بهینۀ قطعی در این مسئله، حداقلسازی عدم تأمین نیازها و حداقلسازی برداشت از منابع آب زیرزمینی در قالب یک هدف و با استفاده از الگوریتم تکهدفه PSO بررسی شد. پس از ورود اطلاعات و صحتسنجی مدل شبیهساز، پنج سناریو تعریف شده و نتایج بهدستآمده از اجرای این سناریوها با یکدیگر مقایسه شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد در سناریوی مرجع با افزایش جمعیت، در سالهای پایانی دورۀ شبیهسازی با تنش آبی مواجه خواهیم بود. سناریوی دوم، با تخصیص پساب تصفیهشده به مصارف صنعتی و فضای سبز، این نیازها به طور کامل تأمین شد. در سناریوی سوم با فرض بهرهبرداری از خط دوم انتقال آب از چاه نیمه، نیازهای شرب، صنعت و محیط زیست به طور کامل تأمین خواهند شد. در سناریوی بهینه متوسط تأمین نیازهای شرب در ماههای مرداد، تیر، خرداد و شهریور بهترتیب به میزان 19/4، 39/3، 21/3 و20/1 درصد افزایشیافت. نتایج نشان داد این الگوریتم بهینهسازی بهخوبی توانسته است شکستها را کاهش دهد. درنهایت، سناریوی ایدهآل با ترکیب سناریوهای دوم و سوم و بر اساس مقادیر بهینۀ برداشت از منبع آب زیرزمینی تعریف شد. در این سناریو نیازهای شرب، صنعت و فضای سبز به صورت کامل و نیاز کشاورزی بیش از 95 درصد تأمین میشود. همچنین، میزان برداشت از منابع آب زیرزمینی در سناریوی بهینه و ایدهآل بهترتیب 95/4 و 17 درصد نسبت به سناریوی مرجع کاهش یافت.
الگوریتم PSO
بهرهبرداری تلفیقی
بهینهسازی
شبیهسازی
منابع آب
WEAP
2019
09
23
593
609
https://ije.ut.ac.ir/article_72467_9dd15153cb08990f137f568286ba6af3.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
ارزیابی 24 مدل تبخیر و تعرق گیاه مرجع در اقلیمهای مختلف ایران
حلیمه
پیری
محمدطاهر
پوزن
روشهای مختلفی برای تخمین تبخیر و تعرق وجود دارد که عملکردشان در شرایط اقلیمی گوناگون، متفاوت است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی روشهای مختلف تبخیر و تعرق گیاه مرجع در اقلیمهای مختلف ایران و اعتبارسنجی این روشها با روش فائو- پنمن- مانتیث است. برای انجام کار از دادههای هواشناسی 30 ساله (1988ـ 2017) نُه شهر کشور (شهرکرد، ارومیه، مشهد، زاهدان، بندرعباس، اهواز، گرگان، رشت و ساری) استفاده شد. ابتدا تبخیر و تعرق مرجع به روش فائو- پنمن- مانتیث بهصورت روزانه بهدست آمد. سپس، مقادیر تبخیر و تعرق مرجع با 24 روش دیگر نیز محاسبه شد و با استفاده از شاخصهای آماری جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین خطای مطلق (MAE)، نسبت میانگین(MR) و درصد خطای تخمین (PE) با روش فائو- پنمن- مانتیث مقایسه شدند. نتایج نشان داد در اقلیم سرد و نیمهخشک، سرد و معتدل، گرم و خشک، سرد و خشک و گرم و مرطوب بهترتیب شامل شهرهای ارومیه، شهرکرد، زاهدان، مشهد و اهواز مدل مککینگ اصلاحشده، در اقلیم گرم و مرطوب بندرعباس مدل والیانتزاس 5 و در اقلیمهای مدیترانهای، نیمهمرطوب و مرطوب شامل شهرهای گرگان، ساری و رشت مدل دروگرز و آلن برآورد بهتر و نزدیکتری به روش فائو- پنمن- مانتیث داشتند. با توجه به امتیازهای دادهشده به هر روش براساس شاخص ارزیابی MAE و RMSE، مدلهای مککینگ اصلاحشده، دروگرز و آلن، والیانتزاس و هارگریوز سامانی و براساس شاخص PE مدلهای دروگرز و آلن، مککینگ اصلاحشده، والیانتزاس و هارگریوز سامانی بهعنوان مدل برتر انتخاب شدند.
تبخیر و تعرق
فائو- پنمن- مانتیث
مدلهای تجربی
2019
09
23
611
622
https://ije.ut.ac.ir/article_72526_bab138e9345136e656046ddf34c4e7b1.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
بررسی اثربخشی آموزشهای زیستمحیطی بر دانشآموزان متوسطۀ اول دختر برای حفاظت از تالابها (مطالعۀ موردی: تالاب شور، شیرین و میناب)
مهناز
جدیدی
احمد
نوحه گر
اکوسیستمهای تالابی طیف وسیعی از خدمات اکوسیستمی را برای انسانها در پی دارند که در دهههای اخیر به دلیل استفادۀ بیرویۀ بشر از آنها، دچار اختلالات شدیدی شدهاند و به علت افزایش جمعیت این روند رو به افزایش است. تالاب شور، شیرین و میناب از تالابهای ساحلی استان هرمزگان است که حیات روستاهای حاشیۀ آن وابسته به تالاب است. این تالاب در سالهای اخیر توسط عوامل طبیعی و انسانی دچار آسیبهایی شده است که با توجه اهمیت اکولوژیکی، اقتصادی– اجتماعی و فرهنگیای که دارد، لزوم حفاظت از آن بیش از پیش احساس میشود. آموزش محیط زیست بنیادیترین شیوه در حفاظت از محیط زیست و سرآغاز بلوغ فکری بشر است که توسط آن، افراد جامعه خود را مسئول حفظ محیط زیست میدانند. به دلیل آموزشپذیر بودن نوجوانان، گروه هدف پژوهش حاضر دانشآموزان دختر متوسطۀ اول روستای تیاب بودهاند تا اثربخشی آموزشهای زیستمحیطی در مورد سه مؤلفۀ دانش عمومی، زمینههای تخریب و تهدید و چگونگی مشارکت جامعۀ محلی برای حفاظت از تالاب شور، شیرین و میناب روی آنان بررسی شود. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی-مقطعی بوده و گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. روایی پرسشنامه مورد تأیید اساتید دانشکدۀ محیط زیست بوده و ضریب آلفای کرونباخ توسط نرمافزار SPSS22 معادل 8/0 به دست آمده است که خوب بودن پایایی را نشان میدهد. از مقایسۀ نتایج پیشآزمون و پسآزمون دانشآموزان مشخص شد که آموزشهای زیستمحیطی تأثیر مثبت دارد و در نمرۀ پسآزمون آنها در هر سه مؤلفۀ پرسشنامه، پیشرفت درخور توجهی دیده میشود.
آموزش محیط زیست
تالابهای ساحلی
تالاب شور شیرین و میناب
روستای تیاب
2019
09
23
623
630
https://ije.ut.ac.ir/article_72525_70844067a59f1079d2b7a60a3e1c6a0a.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
تحلیل شاخص پایداری سیستمهای جمعآوری آبهای سطحی تحت تأثیر تغییر اقلیم (مطالعۀ موردی: منطقۀ 11 شهرداری تهران)
پریچهره
بهزادی
عباس
روزبهانی
علی رضا
مساح بوانی
بررسی تأثیرات تغییر اقلیم بر فرایندهای هیدرولوژیکی، بهویژه سیلابهای شهری، برای سازگاری و تعدیل آثار آن اهمیت زیادی دارد. در مطالعۀ حاضر،ابتدا با هدف ارزیابی وضعیت سیستمهای زهکشی شهری، تأثیر تغییر اقلیم بر بارشهای حدی ناحیۀ یکم منطقۀ 11 شهر تهران در دورۀ 2020-2049 با استفاده از 10 مدل AOGCM تحت دو سناریوی RCP2.6 و RCP8.5 بررسی شد. سپس، یک سناریوی میانه به عنوان حالت تجمیعی از نتایج تمام مدلهای اقلیمی یادشده در نظر گرفته شد. پس از آن، با استفاده از نرمافزار SWMM وضعیت شبکۀ فرعی زهکشی منطقه در شرایط موجود و همچنین حالت میانۀ تمام سناریوهای یادشده در شرایط آتی بررسی شد. درنهایت، عملکرد شبکه با محاسبۀ شاخصهای کارایی شامل اطمینانپذیری، برگشتپذیری، آسیبپذیری و پایداری ارزیابی شد. برای شبیهسازی سیلابهای منطقه، از رگبار طرح با دورۀ بازگشت پنج و 10 سال استفاده شد. نتایج شبیهسازی سیلاب نشان میدهد در شرایط فعلی با وقوع بارشی با دورۀ بازگشت پنج و 10 سال، در مجموع 25/23 درصد و در شرایط آتی حدود 22 درصد از طول کانالهای منطقه دچار آبگرفتگی خواهند شد. شاخص پایداری شبکه نیز تحت تأثیر این بارشها بررسی و مشخص شد. پایداری سیستم زهکشی منطقه در شرایط فعلی 89/77 درصد و در شرایط آتی تحت سناریوهای RCP2.6 و RCP8.5 بهترتیب 73/77 و 61/77 درصد است. بهطور کلی، مشخص شد در دورۀ آتی تحت تأثیر هر دو سناریوی تغییر اقلیم حجم سیلاب و تعداد نقاط آبگرفتگی شبکه در مقایسه با شرایط کنونی افزایش چشمگیری نخواهد داشت.
آسیبپذیری
برگشتپذیری
پایداری
تغییر اقلیم
رواناب شهری
2019
09
23
631
649
https://ije.ut.ac.ir/article_72466_49156844f68669f52368b136d9bd36ba.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
طبقهبندی و تعیین تغییرات رژیم جریان آب رودخانهای با استفاده از شاخصهای هیدرولوژیکی IHA مطالعۀ موردی: (رودخانۀ خرمارود - استان گلستان)
غلامرضا
خسروی
امیر
سعدالدین
مجید
اونق
عبدالرضا
بهره مند
حسین
مصطفوی
در تحقیق حاضر با استفاده از شاخصهای تغییرات هیدرولوژیکی IHA، تغییرات رژیم هیدرولوژیکی در دو دورۀ آماری «رژیم جریان طبیعی» و «رژیم جریان تغییریافته» در ایستگاه هیدرومتری نوده خاندوزه واقع در خروجی حوضۀ آبخیز تیلآباد (استان گلستان) بررسی شد. براساس روش IHA، در مجموع 67 پارامتر آماری توسط نرمافزار IHA7 محاسبه شد؛ این پارامترها به دو گروه شاخصهای تغییرات هیدرولوژیکی IHA در محدودۀ هدف RVA و مؤلفۀ جریان محیط زیستی EFCs تقسیم شدند. به منظور تفکیک و تعیین میزان اختلاف معنادار بین مقادیر میانگین دوره با رژیم جریان طبیعی نسبت به دورۀ رژیم جریان تغییریافته از آزمون رقم معناداری استفاده شد. برای طبقهبندی رژیم جریان نیز روش طبقهبندی توسعهیافته توسط کوئسلاتی و همکارانش به کار برده شد. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد الگوی رژیم جریان آب سالانه طی دورۀ آماری 1346 تا 1395 از طبقۀ «رواناب دائمی PR» به «دائمی با سیلابهای ناگهانی PF» تغییر کرده است. فعالیتهای انسانی در حوضۀ آبخیز تیلآباد سبب کاهش مقادیر جریانهای کم، دبی حداقل و میانگین ماهانه، مدت زمان تداوم جریان، تعداد پالسهای جریانهای زیاد، مدت زمان تداوم سیلابهای کوچک و بزرگ، میانگین حداقل جریانهای یک، هفت و 90 روزه و همچنین میانگین حداکثر جریانهای هفت و 90 روزه در هر سال آبی شده و به عکس سبب افزایش مقدار و فراوانی دبی اوج سیلابهای کوچک و بزرگ، تعداد روزهای جریان با دبی صفر، فراوانی جریانهای خیلی کم و میانگین حداکثر جریان یکروزه در هر سال آبی شده است. همچنین، تغییر مدت تداوم و زمان وقوع رخدادهای جریانهای زیاد و خیلی کم سالانه را در پی داشته است.
حوضۀ آبخیز تیلآباد
رژیم جریان
IHA
RVA
EFCs
2019
09
23
651
671
https://ije.ut.ac.ir/article_72465_98c34a6a5f99a0dc3d3c4243ba5959c0.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
تعیین ظرفیت خودپالایی رودخانۀ دیواندره با استفاده از مدل QUAL2Kw
زهرا
باباخانی
مهدی
سرائی تبریزی
حسین
بابازاده
مطالعات خودپالایی رودخانهها، اطلاعات کمی مورد نیاز برای محاسبۀ بار آلودگی قابل تحمل در محیط طبیعی رودخانه را فراهم میآورد و همچنین به فهم کاملتر از فرایندهای زیستمحیطی منجر میشود. هدف اصلی پژوهش حاضر، مدلسازی کیفیت آب رودخانۀ دیواندره و کاهش آلودگی رودخانه از طریق تطابق بیشتر میزان ورود آلایندهها در بازههای مختلف رودخانه با توان خودپالایی آن است. پژوهش حاضر به بررسی روند تغییرات خودپالایی رودخانۀ دیواندره برای پارامترهای اکسیژن محلول (DO)، اکسیژنخواهی بیولوژیکی (CBOD)، اکسیژنخواهی شیمیایی (COD)، اسیدیته (pH)، هدایت الکتریکی (EC)، دما و محاسبۀ درصد خودپالایی برای پارامترهای زوالپذیر BOD و COD پرداخته و به منظور پیشبینی چگونگی تغییرات آنها از مدل شبیهساز کیفی QUAL2Kw استفاده شده است. بهمنظور ارزیابی و اعتباریابی نتایج مدل، از شاخصهای آماری مربع تفاضلات (AME) و ریشۀ میانگین مربعات خطا (RMSE) استفاده شد. نتایج نشان میدهد بهدلیل اﻓﺰاﯾﺶ سکونتگاههای انسانی، ﺗأﺛﯿﺮ ﻓﺎﺿﻼبﻫﺎ، روانابهای کشاورزی و همچنین ورود رودخانههای فرعی چمزرد و یولگشتی، وﺿﻌﯿﺖ زﯾﺴﺖﻣﺤﯿﻄﯽ رودﺧﺎﻧۀ دیواندره در بازههای انتهایی آن ﻧﮕﺮانﮐﻨﻨﺪه اﺳﺖ و اقدامات کنترلی را ایجاب میکند. از میان دو پارامتر کیفی زوالپذیر بررسیشده، خودپالایی BOD به میزان 75 درصد بیشتر از COD است. همچنین، دقیقترین شبیهسازی مربوط بهpH و در عین حال کمترین دقت شبیهسازی مختص به EC است.
پارامترهای کیفیت آب
خودپالایی
رودخانۀ دیواندره
شبیهسازی
مدل QUAL2Kw
2019
09
23
673
684
https://ije.ut.ac.ir/article_72464_3d0ccc14e962122aa2bd04dd8e988e05.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
مقایسۀ مدل هیبریدی PSO-ANFIS و مدل تجربی تورک در تخمین تبخیر و تعرق مرجع (مطالعۀ موردی: پلدختر- لرستان)
علی
حقی زاده
حسین
یوسفی
یزدان
یاراحمدی
طاهره
ابراهیمیان
تبخیر و تعرق در حوضۀ آبخیز یکی از اجزای اصلی چرخۀ آب و تخمین نیاز آبیاری است. هدف از پژوهش حاضر، تخمین تبخیر و تعرق مرجع (ETo) روزانه با استفاده از سیستم استنتاج تطبیقی عصبی- فازی (ANFIS) و مقایسۀ آن با مدل تجربی تورک است. دادههای ورودی مدل تورک که شامل ساعت آفتابی، دمای هوا، رطوبت نسبی و سرعت باد مربوط به ایستگاه هواشناسی پلدختر میشود، از ادارۀ کل هواشناسی استان لرستان دریافت شده و تبخیر و تعرق با استفاده از این روش به دست آمده است. دادههای ورودی مدل (ANFIS) که شامل دمای میانگین، رطوبت میانگین وگرمای نهان تبخیر میشود، با استفاده از روابط به دست آمد و به مدل داده شد. نتایج بهدستآمده از هر روش به طور جداگانه با تبخیر محاسبهشده در محل ایستگاه با استفاده از تشتک تبخیر مقایسه شد. در مطالعۀ حاضر عملکرد سیستم عصبی- فازی ((ANFIS بر مبنای الگوریتم بهینهسازی (PSO) در دستور کار قرار گرفت و نتایج بهدستآمده رضایتبخش بود. کارایی روشهای مقایسهشده با استفاده از آمارههای ریشۀ میانگین مجذور خطا RMSE، میانگین مربعات خطا MSE و ضریب تعیین R2 ارزیابی شد. روش ANFIS-PSO فقط با سه پارامتر دمای میانگین، رطوبت میانگین و گرمای نهان تبخیر قادر به پیشبینی تبخیر و تعرق مرجع روزانه است و نسبت به مدل تجربی تورک دقت بیشتری دارد، به طوری که مقدار R2، RMSE، MSE بهترتیب برای مدل ANFIS 90/0، 65/2، 13/7 و برای مدل تجربی تورک بهترتیب 63/0، 26/6، 24/39 است.
الگوریتم PSO
تبخیر و تعرق مرجع
سیستم استنتاج عصبی- فازی
مدل تجربی
2019
09
23
685
694
https://ije.ut.ac.ir/article_72463_665bd8e3ed20d3b231c93700f094ff23.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
بررسی آثار تغییر اقلیم بر برخی ویژگیهای هیدرولوژیک منابع آب استان اردبیل
ارش
ملکیان
مهسا
میردشتوان
مهرنوش
قدیمی
تغییرات اقلیمی ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانهای در دورههای آینده، سبب ایجاد تغییراتی در بارش و دما میشود و این تغییرات به عنوان بزرگترین معضل قرن 21 بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک است. از این رو، بررسی تغییرات اقلیمی دورۀ آتی و آسیبپذیری منابع آب نسبت به آن ضروری است. برای پیشبینی آثار تغییر اقلیم روی وضعیت هیدرولوژیک استان اردبیل، ابتدا مقادیر متغیرهای اقلیمی برای دهههای آینده و تحت سناریوهای اقلیمی پیشیابی شد. سپس، با استفاده از خروجیهای بهوجودآمده از ریزمقیاسنمایی دادههای بزرگمقیاس مدل گردش عمومی جوّ استفادهشده، به شبیهسازی و پیشبینی وضعیت هیدرولوژیک منطقۀ مطالعهشده اقدام شد. نتایج برگرفته از شبیهسازیها توسط مدل بیلان بیانکنندۀ تغییرات نامحسوس و غیر معنادار جریان سطحی کل در دورۀ آتی در حوضههای بررسیشده نسبت به دورۀ مرجع است. با این حال، تغییر در پارامترهای اصلی اقلیمی نظیر بارش و دما روی اجزای جریان سطحی تأثیراتی حدود 30 درصد دارد، به طوری که میزان جریان سطحیای که روی زمین جاری میشود در تمامی سناریوها نسبت به دورۀ پایه کاهش مییابد که این امر ارتباط مستقیم با کاهش میزان بارشها در دورۀ آتی و نیز افزایش متوسط دمای منطقه دارد. در مورد ذخیرۀ آب زیرزمینی در منطقه نیز با توجه به کاهش محسوس بارش و نیز کاهش رطوبت در دسترس خاک و همچنین افزایش دما که به افزایش میزان تبخیر از سطح خاک منجر میشود، منطقه در دورۀ آتی تحت تمامی سناریوهای انتشار روندی کاهشی از خود نشان میدهد.
استان اردبیل
تغییر اقلیم
منابع آب
مدلسازی هیدرولوژیک
2019
09
23
695
705
https://ije.ut.ac.ir/article_72524_2a68305cc384da1f1b7f2615aa46e81f.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
ارزیابی مدلهای نفوذ آب در خاکهای با بافت مختلف تحت مقادیر متفاوت محتوای رطوبت اولیه
علی رضا
واعظی
مهران
بهتری
مجید
فرومدی
مدلهای نفوذ آب کارکرد زیادی در پیشبینی رواناب در زمینهای شیبدار دارند. دقت مدلها در کنار نوع خاک به شرایط رطوبت اولیه وابسته است. پژوهش حاضر در سه نوع بافت خاک (لوم، لوم شنی و لوم رسشنی) با چهار سطح رطوبت اولیه هر یک در سه تکرار در دامنهای با شیب 7 درصد در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. در مجموع، 36 کرت آزمایشی شامل 12 کرت برای هر خاک به ابعاد 80 سانتیمتر× 60 سانتیمتر در دامنه احداث شد. ابتدا خاک داخل کرتها با آب آبیاری اشباع شده و در فواصل زمانی یک، چهار، هفت و 10 روز پس از اشباعسازی، رطوبت جرمی خاکها تعیین شد. سرعت نفوذ آب به خاک به روش استوانۀ مضاعف در هر کرت اندازهگیری شد. مدلهای کوستیاکوف، کوستیاکوف- لوئیس، هورتون، حفاظت خاک آمریکا، گرین آمپت و فیلیپ بر دادههای نفوذ برازش و دقت آنها با برخی شاخصهای آماری ارزیابی شد. نتایج نشان داد سرعت نفوذ آب در خاکها با تغییر مقدار رطوبت اولیه بهشدت تغییر مییابد. این تغییرات در خاک لوم شنی و در مراحل اولیۀ نفوذ بارزتر بود. تغییرات زیادی از نظر سرعت نفوذ نهایی در خاکها تحت تأثیر رطوبت اولیه رخ نداد و کمترین مقدار در خاک لوم رسشنی (90/1 میلیمتر بر ساعت) و بیشترین مقدار در خاک لوم (75/3 میلیمتر بر ساعت) مشاهده شد. هورتون مناسبترین مدل توصیفکنندۀ تغییرات زمانی نفوذ آب به خاک در سطوح مختلف رطوبتی بود، به طوری که بیشترین ضریب تبیین (99/0=R2) و کمترین مقدار ریشۀ میانگین مربعات خطا (RMSE= 0.23 mm.h-1) و شاخص آکاییک (27/0= AIC) را نشان داد. مدل گرین- آمپت به شرایط متفاوت رطوبتی خاک حساس بود و ضعیفترین برازش را بر دادههای نفوذ نشان داد. از این رو، میتوان از مدل هورتون برای بررسی تغییرات نفوذ آب به خاک تحت شرایط مختلف رطوبتی استفاده کرد.
استوانۀ مضاعف
تغییرات زمانی
رطوبت خاک
زمین شیبدار
سرعت نفوذ
2019
09
23
707
717
https://ije.ut.ac.ir/article_72469_725ed421d31681f1f94da8bdba4e5e3c.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
مدیریت بومسازگانهای آبی و احیای رودخانهها با پیادهسازی رژیم جریان زیستمحیطی
محمدحسن
نادری
مهدی
ذاکری نیا
میثم
سالاری جزی
مدیریت بومسازگانهای رودخانهای و جریان آب لازم برای تداوم حیات و پایداری اکولوژیکی سیستمهای وابسته به رودخانه، نیازمند به رسمیت شناختن جریانهای زیستمحیطی در سیاستها و تصمیمهای طرحهای توسعۀ منابع آب و گنجاندن آن در برنامههای مدیریت حوضۀ آبخیز است. به این منظور، در پژوهش حاضر کاربرد روشهای هیدرولوژیکی (تنانت، تسمن، منحنی تداوم جریان، اسمختین، آرکانزاس، انتقال منحنی تداوم جریان و مدل ذخیرۀ رومیزی) و مدل اکوهیدرولیکی شبیهسازی مطلوبیت زیستگاه (سیفا) در ارزیابی جریانهای زیستمحیطی رودخانۀ قرهسو واقع در استان گلستان در بازۀ ایستگاههای هیدرومتری غازمحله تا سیاهآب بهترتیب با دبی متوسط سالانه 26/0 و 92/1 مترمکعب بر ثانیه به منظور احیای زیستگاه، تجدید حیات طبیعی و حفظ تنوع زیستی تجزیه و تحلیل شدند. بررسی تأمین جریان مطلوب زیستبوم با مطالعات و اندازهگیریهای میدانی روی مشخصات هیدرولیکی و کیفی رودخانه برای شناسایی شرایط مطلوب زیستگاه سیاهماهی C.capoeta gracilisنشان داد حداکثر و حداقل رژیم جریان مورد نیاز برای حفظ اکوسیستم رودخانۀ قرهسو با توجه به نیازهای اکولوژیکی در ماههای اردیبهشت و شهریور بهترتیب معادل 11/3 و 48/0 مترمکعب بر ثانیه، با میانگین سالانه 6/1 مترمکعب بر ثانیه (معادل 83 درصد جریان طبیعی رودخانه) است. نتایج پژوهش نشان میدهد استفاده از مقادیر بهدستآمده از روشهای سادۀ هیدرولوژیکی تنانت، اسمختین و منحنی تداوم جریان در برنامهریزی منابع آب این رودخانه تهدیدهای زیستمحیطی به دنبال خواهد داشت و در مقابل، مدل اکوهیدرولیکی سیفا میتواند یک ایدۀ کلی از مطلوبیت زیستگاه را در بازههای مختلف رودخانه نسبت به تغییرات رژیم جریان طبیعی و دستیابی به شرایط جریان مطلوب و پایدار بودن اکوسیستم آبی فراهم کند.
جریان متوسط سالانه
رودخانۀ قرهسو
مدل اکوهیدرولیکی
مطلوبیت زیستگاه
منابع آب
2019
09
23
719
737
https://ije.ut.ac.ir/article_72527_39b3542405189abb0e2599b307203368.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
مدلسازی مقادیر بارش در دورۀ تر سال با استفاده از مدلهای احتمالاتی گامای تعمیمیافته در سواحل شمالی و جنوبی ایران
حسین
زمانی
ام البنین
بذرافشان
تحقیق حاضر با استفاده از مدلهای خانوادۀ گامای تعمیمیافته امکان برآورد بارش را برای مناطق پربارش و کمبارش ایران طی دورۀ ترِ سال در ایستگاههای سینوپتیک سواحل دریای خزر در شمال کشور و سواحل جنوبی در خلیج فارس و دریای عمان طی دورۀ آماری 1986-2016 فراهم میسازد تا مدلی کاربردی را برای تفسیر و مدلسازی شرایط ترسالی در آینده پیشنهاد کند. مدلهای استفادهشده در تحقیق حاضر شامل گامای تعمیمیافته (گامای سهمتغیره)، گاما، وایبل و لوگ نرمال میشوند. برای انتخاب مدل، از معیار AIC و BIC و به منظور نکویی برازش، از آزمون K-S در محیط نرمافزاری R استفاده شده و پارامترهای توابع توزیع در هر ایستگاه برآورد شد. با توجه به مناسبترین تابع توزیع در هر ایستگاه، بزرگی بارش ماهانه طی دورۀ تر سال در دورۀ بازگشتهای 2 تا 100 سال در سواحل جنوبی و شمالی محاسبه شد. نتایج نشان داد تمامی ایستگاهها در سواحل دریای عمان با تابع توزیع وایبل (WEI)، در مناطق مرکزی خلیج فارس با تابع توزیع گاما (GA) و در مناطق پربارش سواحل شمالی و غرب خلیج فارس با تابع توزیع گامای تعمیمیافته (GG) بهترین برازش را داشتهاند. در سواحل عمان، تابع توزیع وایبل با مقدار پارامتر شکل و مقیاس کمتر از 11 و 5/0، در بخش مرکزی خلیج فارس تابع توزیع گاما با پارامتر شکل بین 20 تا 30 و پارامتر مقیاس بیش از 5/1 و در بخش غربی خلیج فارس و در سواحل شمالی کشور، تابع توزیع گامای تعمیمیافته با محدودۀ پارامتر شکل 31 تا 170 و محدودۀ پارامتر مقیاس 5/0 تا 5/1 بهترین برازش بر مقدار بارش در دورۀ ترِ سال را دارند. تکنیکها و نتایج ارائهشده در تحقیق حاضر، بهعنوان مرجعی برای انتخاب تابع توزیع مناسب بر مقادیر بارش در دورۀ تر در سواحل شمالی و جنوبی ایران فراهم میآورد تا بتوان در آینده از آن به عنوان ابزاری برای پیشبینی و تصمیمگیری در مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی بهره برد.
بارش دورۀ تر
توابع توزیع احتمال
سواحل شمالی و جنوبی ایران
مناطق کمبارش و پربارش
2019
09
23
739
751
https://ije.ut.ac.ir/article_72769_bfedc4e5b77632fd5896123dcbdcd20d.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
ارزیابی اثر نظارت بر بهرهبرداری از سامانههای آبیاری قطرهای بر ارزش اقتصادی آب، راندمان و بهرهوری آبیاری در زراعت گندم و ذرت (مطالعۀ موردی: شهرستان فاریاب)
سمانه
عابدی
رحیمه
دهقانی دشتابی
فریماه
امیدی
طراحی و اجرای سامانههای آبیاری معمولاً توسط افراد باتجربه و با صرف وقت، دقت و انرژی بسیار زیاد صورت میگیرد. این در حالی است که بهرهبرداری از سامانههای یادشده، توسط کشاورزانی صورت میگیرد که ضمن داشتن اطلاعات بسیار اندک در زمینۀ بهرهبرداری و نگهداری از سامانههای آبیاری، مدیریت کارآمد آبیاری، که بخش مهم بهرهبرداری از این سامانهها هست را نیز بهدرستی انجام نمیدهند. به این منظور، پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیرات نظارت کارشناسی بر بهرهبرداری از سامانههای آبیاری قطرهای بر بازده و بهرهوری آبیاری و همچنین ارزش اقتصادی آب در سال زراعی 1396ـ 1397 در شهرستان فاریاب انجام شد. به این منظور، از اطلاعات جمعآوریشده از مزارع مجهز به سامانۀ آبیاری قطرهای نواری شامل دو محصول ذرت و گندم استفاده شد. در پژوهش حاضر، پروژههای مطالعهشده، در شرایط پیش از اجرای نظارت و پس از اجرای نظارت مطالعه شدند. نتایج نشان داد با اجرای نظارت بر بهرهبرداری سامانههای آبیاری قطرهای، مصرف آب آبیاری برای گندم و ذرت بهترتیب 1212 و 1533 مترمکعب در هکتار کاهش یافته و عملکرد محصول گندم و ذرت بهترتیب 1000 و 3400کیلوگرم در هکتار افزایش یافته است. علاوه بر آن، پس از اجرای نظارت بر بهرهبرداری، میزان آبیاری، برای گندم و ذرت بهترتیب میزان آبیاری 11 و 16 درصد و مقدار کاربرد آب 57/0 و 54/0 کیلوگرم به ازای هر متر مکعب افزایش یافت. همچنین، برای گندم و ذرت بهترتیب بهرهوری اقتصادی 5/0 و 64/0، بهرهوری فیزیکی-اقتصادی 6550 و 6820 ریال به ازای هر متر مکعب و بهرهوری فیزیکی 41/0 و 82/0 بهبود یافت.
ارزش اقتصادی آب آبیاری
تابع تولید محصول
راندمان آبیاری
سامانههای آبیاری تحت فشار
نگهداری و بهرهبرداری
2019
09
23
753
766
https://ije.ut.ac.ir/article_72770_b9a142b139b1a95c406eaaa6513e848f.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
تحلیل سری زمانی شاخصهای خشکسالی SPTI, SPI, SPEI با استفاده از روشهای SOFM شبکۀ عصبی و مقایسۀ عددی در استان چهارمحال و بختیاری
محمدحسین
جهانگیر
لیلا
نورآذر
احسان
عظیمی
تحلیل و مقایسۀ شاخصهای خشکسالی ازجمله مطالعات مورد نیاز بهمنظور پایش و ارزیابی صحیح خشکسالی توسط شاخصهای متعدد است. تا کنون شاخصهای متعددی به منظور پایش این پدیده معرفی و به کار برده شده است. مقالۀ حاضر به مقایسۀ کارایی سه شاخص خشکسالی SPEI، SPI و SPTI به منظور پایش خشکسالی در استان چهارمحال و بختیاری پرداخته است. اساس کار مقایسۀ شاخصها، استفاده از شبکۀ عصبی SOFM است که با استفاده از نتایج توپولوژی این شبکه میتوان نتیجه گرفت آیا مقادیر شاخصها در یک رستۀ دادهای قرار گرفتهاند یا خیر؟ پس از آن، به تحلیل فراوانی طبقات خشکسالی و انواع تحلیل زمانی خشکسالی پرداخته شده است. نتایج نشان داد هر دو روش مقایسۀ عددی و شبکۀ عصبی SOFM با دقت زیاد میتوانند خروجیهای شاخصهای خشکسالی را مقایسه و ارزیابی کنند. همچنین، براساس نتایج بهدستآمده، در هر سه شاخص خشکسالی مد نظر، براساس تعداد وقوع خشکسالی به صورت ماهانه، بین سالهای 1988 تا 1990 شدیدترین دورۀ تداوم خشکسالی اتفاق افتاده است. از سوی دیگر، شدیدترین خشکسالی رخداده در مطالعۀ حاضر در سپتامبر 2003 براساس شاخص SPEI در ایستگاه بهشتآباد با مقدار 9/5- روی داده است. از دیگر نتایج مقالۀ حاضر، میتوان به حساسیت بسیار زیاد شاخص خشکسالی SPEI نسبت به دو شاخص خشکسالی در برآورد سایر طبقات خشکسالی اشاره کرد.
استان چهارمحال و بختیاری
طبقات خشکسالی
SPI
SPEI
SPTI
SOFM
2019
09
23
837
847
https://ije.ut.ac.ir/article_72925_75c9d0aaac147690d5393d281d7efa53.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
مقایسۀ توانایی روشهای مختلف ترکیبی در ارزیابی آسیبپذیری آبهای زیرزمینی در آبخوان دشت قروه - دهگلان
عطا الله
ندیری
ناصر
جبراییلی
مریم
قره خانی
دشت قروه- دهگلان بزرگترین دشت استان کردستان است که از نظر کشاورزی اهمیت زیادی برای این استان دارد. در سالهای اخیر با توسعۀ کشاورزی، تمایل به استفاده از کودهای شیمیایی افزایش یافته و آبخوانهای این دشت را در معرض آلودگی قرار داده است. بنابراین، تعیین مناطق آسیبپذیر برای مدیریت نواحی در معرض خطر، امری ضروری است. در تحقیق حاضر آسیبپذیری آبخوان دشت قروه- دهگلان با استفاده از روشهای DRASTIC، SINTACS و SI بررسی شده است. برای دستیابی به نتایج بهتر، روشهای منفرد یادشده با روشهای ترکیبی نظارتشده شامل مدل فازی ساجنو، الگوریتم ژنتیک و نیز روشهای نظارتنشده شامل روش مربوط به شاخص همبستگی (CI) ترکیب شدند. نتایج نشان داد شاخص همبستگی هر سه روش ترکیبی بیشتر از روشهای منفرد (DRASTIC، SINTACS و SI) است و بین روشهای ترکیبی، مدل فازی ساجنو بیشترین شاخص همبستگی را دارد و همچنین ضریب همبستگی این روش از باقی روشهای ترکیبی و منفرد بیشتر است. مدل فازی ساجنو توانست 37 درصد ضریب همبستگی و 7 درصد شاخص همبستگی را نسبت به نتایج بهترین مدل منفرد افزایش دهد. بنابراین، روش ترکیبی نظارتشدۀ مدل فازی ساجنو برای ارزیابی آسیبپذیری آبخوان دشت قروه-دهگلان نسبت به بقیه روشها بهتر است. براساس مدل فازی ساجنو، بخشهای شمال غرب و جنوب شرق دشت پتانسیل آلودگی بیشتری نسبت به سایر مناطق آنجا دارند و باید محافظت بیشتری از این مناطق صورت بگیرد. بنابراین، میتوان از روش ترکیبی نظارتشدۀ مدل فازی ساجنو برای بررسی آسیبپذیری آبخوانهای دیگر نیز استفاده کرد.
آسیبپذیری آبهای زیرزمینی
دشت قروه-دهگلان
فازی ساجنو
2019
09
23
821
836
https://ije.ut.ac.ir/article_72926_c683f565f3765522ecf639185fa3e006.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
امکانسنجی استفاده از پتانسیل انرژی جریان آب برای تولید برق در خطوط انتقال آب شهر کرمانشاه
ابوالفضل
پوررجبیان
اله بخش
همه خانی
امیر
فتاحی
مازیار
دهقان
سعید
رهگذر
مطالعۀ حاضر به تحلیل خطوط اصلی انتقال آب شهر کرمانشاه در غرب ایران به منظور پتانسیلسنجی قابلیت استحصال انرژی برای تولید برق میپردازد. همواره برای کاهش فشار آب در خطوط انتقال آب، از شیرها یا تانکهای فشارشکن استفاده میشود، در حالی که میتوان با استفاده از توربینهای کوچکمقیاس از این انرژی بهره برد و بدون آثار جانبی به تولید برق تجدیدپذیر پرداخت. به این منظور، پنج خط آبرسانی اصلی شهر کرمانشاه بررسی شده است. با داشتن خصوصیات هیدرولیکی خطوط و مشخصات توپوگرافی آنها و بهرهگیری از معادلات بقا و پس از تعیین افتهای اصطکاکی طی مسیر، مقدار افت فشار محاسبه شده است. در ادامه، به محاسبۀ پتانسیل انرژی جریان آب در خطوط بررسیشده پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد از میان پنج خط آبرسانی مطالعهشده، خط انتقال آب گاوشان به تصفیهخانۀ شهید نظری، به عنوان منبع اصلی تأمین آب شهر کرمانشاه، پتانسیل بسیار مناسبی برای تولید برق دارد. بررسی نتایج نشان میدهد این خط مناسب نصب و احداث میکروتوربینهای آبی است و میتوان حدود 4/2 مگاوات برق از آن تولید کرد.
انرژی برقآبی
خط انتقال آب گاوشان
کرمانشاه
میکروتوربین
2019
09
23
781
792
https://ije.ut.ac.ir/article_72947_08a98415dac622d35fa2960db6cd650d.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
کاربرد پایش ریسک خشکسالی محصولات دیم در مقیاس زیرحوضه بر بهبود مدیریت خشکسالی
حسام
ناصری
علی محمد
آخوندعلی
محمدرضا
شریفی
علی
حقی زاده
مدیریت ریسک خشکسالی، به استراتژی نیاز دارد. انتخاب مقیاس مکانی یکی از وجوه استراتژی است. در تحقیق حاضر پایش خشکسالی در مقیاس زیرحوضه بررسی شده و به دلیل حساسیت بیشتر محصولات دیم نسبت به خشکسالی، ارزیابی در مورد محصولات دیم انجام شده است. به این منظور، با استفاده از شبیهساز SWAT، حوضۀ آبخیز خرمآباد به مساحت 2480 کیلومترمربع براساس همگنی بافت خاک، کاربری اراضی و ارتفاع، به 31 زیرحوضه تقسیم شد. شاخص اکتشاف خشکسالی RDI، متناسب با سال زراعی منطقه، در مقیاس زمانی نُهماهه برای ارزیابی وضعیت خشکسالی کشاورزی طی مدت 1348ـ 1396 در نظر گرفته شد. با استفاده از روش تیسن و نیز ایستگاههای هواشناسی موجود در محدودۀ مطالعهشده، باران و دمای هر یک از زیرحوضهها، تخمین زده شد. همچنین، کاهش نسبی عملکرد محصولات دیم، تحت تأثیر هر یک از شدتهای مختلف خشکسالی، محاسبه شد. مطالعۀ حاضر توانست مناطق مختلف حوضه را از نظر ریسک خشکسالی محصولات مختلف با یکدیگر مقایسه کند، بهگونهای که نشان داد ریسک تولید محصولات، در هر یک از زیرحوضهها، متفاوت و دارای دامنه 14 تا 30 درصد است. بهطوری که میانگین ریسک تولید گندم، جو، نخود و عدس، بهترتیب 2/21، 8/18، 4/17 و 18 درصد به دست آمد. در ضمن، تأثیر شدت خشکسالی بر عملکرد هر یک از محصولها متفاوت بود. به این ترتیب که در خشکسالی متوسط 54ـ 60، 47ـ 55، 46ـ 54،47ـ 57؛ خشکسالی شدید 63ـ 70، 58ـ 64، 49ـ 60، 51ـ 62 و خشکسالی بسیار شدید 75ـ 82، 69ـ 74، 59ـ 68، 67ـ 74 درصد، سبب کاهش عملکرد پتانسیل محصولات بهترتیب، گندم، جو، نخود و عدس شد.
خشکسالی
ریسک
زیرحوضه
کشاورزی دیم
SWAT
2019
09
23
767
779
https://ije.ut.ac.ir/article_72948_99e05a9ef5a8105a825fad5a0af6a8b6.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
بررسی تأثیرات خشکسالی دریاچۀ ارومیه بر تغییرات پایداری سکونتگاههای روستایی مطالعۀ موردی: روستاهای حوضۀ آبخیز قلعهچایی شهرستان عجبشیر
علی
مجنونی توتاخانه
محمد ابراهیم
رمضانی
رویکرد پایداری به عنوانِ چارچوبی کارآمد برای مدیریت روستایی در برابر انواع مخاطرات محیطی از جمله خشکسالی محسوب میشود که نیازمند بهکارگیری فنون سنجش پایداری است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت پایداری روستاهای حوضۀ آبخیز قلعهچایی شهرستان عجبشیر در برابر خشک شدن دریاچۀ ارومیه صورت پذیرفته است. پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی بوده است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر را 21185 نفر ساکن در 21 روستای این محدوده تشکیل داده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. یافتههای پژوهش حاضر با استفاده از مدل بارومتر پایداری نشان داد از نظر پایداری زیستمحیطی روستاهای بررسیشده طی سالهای 1385 تا 1390 با کاهش پایداری برابر با 146/0- مواجه شدند و از نظر پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی بهترتیب افزایش نسبی 132/0 و 055/0 را تجربه کردند. در نهایت، روستای جوانقلعه با سطح پایداری 742/0 به عنوان پایدارترین روستا طی 15 سال اخیر بوده است و سپس روستاهای قوزولجه (666/0) و ینگجه (657/0) قرار دارند. همچنین، روستاهای چنار، محمودآباد و گنبد به عنوان ناپایدارترین روستاهای 15 سال اخیر بودهاند. یافتههای آزمون کندال نشان داد بین موقعیت قرارگیری روستاها به دریاچۀ ارومیه از نظر دوری و نزدیکی با میزان پایداری آنها همبستگی مثبت و معناداری در سطح 577/0r= وجود دارد. در نهایت، با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، پیشنهادهای کاربردی در زمینۀ مقابله با خشکسالی و ارتقای وضعیت پایداری روستاها ارائه شده است.
بارومتر پایداری
حوضۀ آبخیز قلعهچایی
خشکسالی
دریاچۀ ارومیه
سنجش پایداری
2019
09
23
793
807
https://ije.ut.ac.ir/article_72949_e8c516da98dd513050c310bcd270d313.pdf
اکوهیدرولوژی
اکوهیدرولوژی
2423-6098
2423-6098
1398
6
3
بررسی وضعیت ربایش تاجی بارش در تعدادی از گونههای بوتهای (مطالعۀ موردی: پردیس دانشگاه فردوسی مشهد)
امیر
اسماعیلپور زرمهری
محمدتقی
دستورانی
محمد
فرزام
به بخشی از بارندگی که توسط شاخ و برگ گیاهان گرفته میشود، برگاب گفته میشود. این بخش از بارندگی تبخیر میشود و به سطح زمین نمیرسد، بنابراین تأثیر زیادی بر بیلان آبی مناطق دارای پوشش گیاهی میگذارد. پژوهش حاضر در پردیس دانشگاه فردوسی مشهد طی مهرماه 1396 تا خرداد 1397 به منظور بررسی وضعیت ربایش تاجی بارش برای گونههای درمنۀ جارویی، ورک و اسپند انجام شد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان ربایش تاجی و نیز تأثیر مقدار و شدت بارش و درصد تراکم تاج پوشش گونههای درمنۀ جارویی، ورک و اسپند بر مقدار و درصد برگاب آنها طی دورۀ زمانی یادشده است. مقدار بارندگی در فضای باز و زیر بوتهها در گونههای یادشده پس از هر رویداد بارش اندازهگیری شد. همچنین، تراکم گونهها طی فصل پاییز تا بهار به صورت عمودی از سطح تاج پوشش آنها تصویربرداری شده و با استفاده از نرمافزار Arc GIS 10.3 محاسبه شد. براساس نتایج بهدستآمده، طی وقایع بارشی اندازهگیریشده بیشترین درصد برگاب برابر با 57/79 درصد در آذرماه برای گونۀ اسپند و کمترین درصد برگاب برابر 09/7 درصد در بهمنماه مربوط به گونۀ ورک است. مقدار کل برگاب سالانه برای گونههای درمنۀ جارویی، ورک و اسپند بهترتیب برابر 99/37 ، 83/30 و 32/54 میلیمتر به دست آمد که بهترتیب معادل 35/ 27، 19/22 و 11/39 درصد بارش است. نتایج آنالیز رگرسیونی با استفاده از نرمافزار 16.0 Spss نشان داد بین مقدار بارش با مقدار برگاب گونههای درمنۀ جارویی، ورک و اسپند و نیز فصل رشد گونۀ ورک با درصد برگاب آن در سطح 1 درصد، تداوم بارش با مقدار برگاب گونههای درمنۀ جارویی و اسپند و همچنین فرم رویشی گونههای مطالعهشده با مقدار برگاب آنها در سطح 5 درصد تفاوت معنادار وجود دارد.
اسپند
درمنۀ جارویی
ربایش تاجی بارش
ورک
مشهد
2019
09
23
809
819
https://ije.ut.ac.ir/article_72950_a2850e0d6e80a2966cfadc3cfa672d98.pdf